بيماري تب كيو
1- تب كيو چيست؟
تب كيو ي بيماري قابل انتقال بين انسان و حيوان است كه بوسيله كوكسيلا برونتي) يك گونه باكتري(عارض مي شود. بيماري انتشار جهاني دارد اما گزارش آن در بسياري ديگر از كشورها الزامي نيست و به همين جهت دانشمندان نمي توانند ارزيابي مطمئني در خصوص تعداد موارد واقعي بيماري داشته باشند.. البته در سال 1999 ميلادي تب كيو بعنوان يك بيماري اخطار كردني و قابل گزارش در امريكا اعلام گرديد.
گاو، گوسفند و بز مخازن اصلي كوكسيلا برونتئي هستند. عفونت در طيف وسيعي از حيوانات ديگر شامل ديگر گونه هاي دامي و حيوانات خانگي گزارش شده است. كوكسيلا برونتئي موجب علائم در مانگاهي در حيوانات نمي گردد، گرچه موجب سقط جنين در گوسفند و بز مي شود. ارگانيسم از طريق شير، ادرار و مدفوع دامهاي آلوده، ترشح و همچنين در طي تولد و زايمان باكتري به تعداد زيادي از مايعات آمنيوتيك و جفت دفع مي شود. باكتري در برابر گرما، خشكي و بسياري از ضدعفوني كننده ها مقاوم است و قادر به زنده ماندن براي مدت طولاني در محيط مي باشد. انسان ها اغلب بسيار حساس به بيماري هستند و تعداد محدودي باكتري ممكنست كفايت ابتلا را داشته باشد البته بسياري از موارد ابتلاي انساني غير آشكار است. آلودگي انسان معمولا از طريق استنشاق باكتري با هواي آلوده به ذرات گرد و غبار بهاربند دامها كه ترشحات و مواد دفعي حيوانات آلوده، مواد دفعي دوره زايمان و مواد خشك شده جفت آن را آلوده كرده است، صورت مي گيرد. خوردن شير آلوده كه متعاقب آن استفراغ و ورود غذاي آلوده به ريه مي شود شيوه عادي انتقال عفونت نيست. روش هاي ديگر انتقال آلودگي به انسان شامل گزش كنه ها و انتقال انسان به انسان نيز نادر است.
2- آيا دامها مي توانند تب كيو را به انسان انتقال دهد؟
بله، بعضي از دامها مي توانند تب كيو را به انسان انتقال دهند. گاو، گوسفند و بز به احتمال بسيار قوي انتقال دهنده كوكسييلا برونتئي هستند ولي انواع ديگر حيوانات مي توانند بيمار نيز بشوند. اغلب حيوانات آلوده علائم تب كيو را نشان نمي دهند، ليكن ارگانيسم مي تواند در گرد و غبار بهاربندها كه داراي كود، ادرار يا مايعات خشك شده ناشي از فرآيند تولد گوساله ها و يا بره ها است، وجود داشته باشد. مردم معمولا از طريق تنفس در گرد و غبار بهاربندهاي آلوده به تب كيو مبتلا مي شوند. هر از گاهي، آلودگي انسان از طريق نوشيدن شير آلوده و يا گزش كنه نيز اتفاق مي افتد.
3- نشانه هاي درمانگاهي در انسان
نيمي از انسان هاي آلوده با كوكسيلا برونتئي علائم درمانگاهي را نشان مي دهند در اغلب مبتلايان بيمار، علائم درمانگاهي 3-2 هفته بعد از آلودگي و يا زودتر نمايان مي شود. اين علائم شامل سر درد، درد معده و سينه، استفراغ و اسهال است. تب مي تواند 2-1هفته به درازا بكشد اما بسياري از بيماران مي تواند به عفونت شديد ريه و كبد مبتلا شوند. اكثر مبتلايان در عرض 2-1 ماه بعد از آلودگي بهبودي مي يابند. بيماري بندرت 1 سال و يا بيشتر تداوم مي يابد. در اين دسته از بيماران التهاب قلب و خصوصا التهاب دريچه هاي قلب مي تواند مشكل جدي ايجاد كند.
در بيشتر موارد حاد ابتلاي به تب كيو با شروع ناگهاني يك و يا بيشتر علائم به شرح: تب بالا(105-104 درجه فارنهايت)، سر درد شديد، بيقراري، درد عضلات، گيجي، اسهال، درد شكمي و درد سينه شروع مي شود. تب حدود 2-1هفته ادامه مي بابد. كاهش وزن نيز مي تواند وجود داشته باشد و براي مدتي ادامه يابد. 50-30% بيماران يك علائم عفوني آشكار كه به پنوموني منجر مي شود را نشان مي دهند. علاوه يك بخش عمده از بيماران نتايج غير طبيعي در تست هاي عملكرد كبد را نشان مي دهند و در برخي هپاتيت بروز مي كنند. در مجموع بيشتر بيماران در عرض چند ماه بدون درمان بهبود مي يابند. فقط 2-1% مبتلايان به فرم حاد بيماري تلف مي شوند.
شكل مزمن تب كيو، با عفونت پايدار به مدت 6 ماه شناخته مي شود، اين شكل از بيماري غير معمول ولي بغايت جدي و مخاطره آميز است. بيماران با فرم حاد بيماري مي توانند به شكل مزمن بيماري گرفتار شوند. اين فرم مزمن 20-1 سال بعد از ابتلاي اوليه ادامه مي يابد. عواقب جدي فرم مزمن تب كيو اندوكارديت است، معمولا دريچه آئورت قلب، و در موارد كمتر دريجه ميترال درگير مي شود. بيماراني كه به فرم حاد بيماري مي رسند بيماري قبلي دريچه قلب و يا سابقه پيوند عروق دارند. گيرندگان اعضاي پيوندي، بيماران سرطاني و همچنين مبتلايان به بيماري مزمن كليوي در معرض ابتلاي به فرم مزمن تب كيو هستند. بالغ بر 65% مبتلايان به شكل مزمن بيماري ممكنست تلف شوند. دوره كمون تب كيو بستگي به تعداد اعضائي دارد كه در ابتدا به عفونت درگير مي شوند. هرچه تعداد اندامهاي درگير بيشتر باشد، دوره كمون كوتاهتر است. اغلب مبتلايان در عرض 3-2هفته بعد از در معرض قرار گرفتن بيماري را نشان مي دهند. آندسته از بيماران كه بطور كامل بهبود مي يابند، مي توانند تا پايان زندگي بر عليه عفونت مجدد ايمن باشند.
4- تشخيص
از آنجاكه نشانه ها و علائم تب كيو اختصاصي نيستند، بدون تست هاي مناسب و معتبر آزمايشگاهي تشخيص دقيق بيماري مشكل است. با داشتن نتايج تعدادي آزمايشات روتين و يافته هاي كلينيكي و اپيدميولوژيكي مناسب ممكنست بتوان در خصوص تشخيص تب كيو اظهار نظر كرد. براي مثال چون كه مبتلايان به تب كيو يك تومبوسيتوپني زود گذر را نشان مي دهد، يك شمارش ميكروبي مي تواند پزشك را راهنمائي و كمك كند. تاييد تشخيص تب كيو نيازمند يك آزمايش سرولوژي با تاييد حضور آنتي بادي برعليه كوكسيلا برونتي است. در بيشتر آزمايشكاهها آزمايش ايمنوفلورسنس غير مستقيم بيشترين اطمينان و وسيعترين روش مورد استفاده مي باشد. كوكسيلا برونتئي ممكنست در بافت هاي آلوده با استفاده از رنگ آميزي ايمني شيميائي و روش شناسائي دي ان آ تشخيص داده شود.
درآلودگي كوكسيلا برونتئي دو فاز متفاوت آنتي ژنيك به نامهاي فاز 1و2 وجود دارد. اين تفاوت آنتي ژني در تشخيص مهم است. در موارد حاد تب كيو، ميزان آنتي بادي در فاز 2 معمولا بالاتر از فاز 1 است، اغلب بوسيله چند صعود متفاوت و معمولا در طول هفته دوم بيماري قابل تشخيص است. در بيماري مزمن تب كيو وضعيت دقيقا عكس مي شود. آنتي بادي در فاز 1 آنتي ژنيك معمولا نياز به زمان طولاني تري براي تشخيص نياز دارد. آنتي بادي در فاز 1و2 طي ماهها و يا سالها پس از ابتلاي اوليه تداوم مي يابد.
مطالعات اخير نشان داده است كه با جستجوي كلاس هاي مختلف آنتي بادي بغير از IgG مانند IgA و IgM مي توان به تشخيص دقيق تر تب كيو دست يافت. IgM مبين آلودگي جديد و طي روزهاي اخير مي باشد. در فرم حاد تب كيو بيماران داراي IgM در فاز 1 و IgG در فاز 2 مي باشند. ميزان فزاينده IgG و IgA در فاز 1 دلالت بر ضايعات آندوكارديت ناشي از تب كيو مي باشد.
5- درمان:
دوكسي سيلين، داروي اختصاصي براي درمان تب كيو مي باشد. موثرترين شيوه مصرف آنتي بيوتيك در 3 روز اول بيماري مي باشد. يك دز 100 ميلي گرمي دوكسي سيلين به صورت خوراكي و دو بار در روز به مدت 21-15 روز، بارها مورد استفاده قرار گرفته است. آنتي بيوتيك كوئينولون در شرايط آزمايشگاهي بر عليه كوكسيلا برونتئي موثر بوده است. در صورت عود بيماري بايد دارو مورد استفاده قرار گيرد. ضايعات اندوكارديت ناشي از تب كيو بسيار سخت به دارو جواب مي دهد و اغلب از درمان تركيبي چند دارو استفاده مي شود. دو روش درماني متفاوت: 1- تركيب دوكسي سيلين با كوئينولون به مدت حداقل 4 سال 2- تركيبي دوكسي سيلين با هيدروكسي كلروكوئين به مدت 3-5/1سال مورد ارزيابي قرار گرفته اند. در روش درماني دوم موارد كمتري از عود بيماري گزارش شده است، اما نيازمند آزمايش چشمي عادي براي مشخص كردن تجمع كلروكوئين دارد. درمان جراحي در موارد مواجهه با اندوكاديت نياز مي باشد.
6- پيشگيري
در برخي كشورها رخداد تب كيو اساسا يك بيماري شغلي محسوب مي شود و دامپزشكان، كارگران كارگاههاي فرآوري گوشت، كارگران دامداري هاي شيري، دامداران و محققان در مراكز نگهداري دام در معرض آلودگي هستند. اقدامات كنترلي و پيشگيري به شرح زير بايستي بر روي اين افراد و اماكن به مورد اجرا درآيد:
ü تا آنجا كه امكان دارد از تماس با جفت، مواد و مايعات خروجي بعد از زايمان، پرده هاي جنيني و جنين سقط شده گوسفند، گاو و بز اجتناب نمود.
ü شير و محصولات لبني پاستوريزه مصرف نمود.
ü در صورت كار با گوسفند و بز آبستن، واكسيناسيون بر عليه كوكسيلا برونتئي صورت گيرد.
ü اعمال ضوابط قرنطينه اي در مورد دامهاي وارداتي.
ü در صورت وجود سابقه قبلي بيماري دريچه قلبي و يا تعويض دريچه قلب، لزوم مراقبت و حداكثر توجه در مناطقي كه گاو، گوسفند و بز وجود دارد، ضرورت دارد.
ü آموزش عمومي در مناطق آلوده.
ü دفن بهداشتي مناسب جفت، فرآوردهاي زايمان، غشاء هاي جنيني و جنين هاي سقط شده در مراكز نگهداري گوسفند و بز.
ü محدود كردن دسترسي به مواد مصرف شده در اماكن دامي و آزمايشگاهها در مناطقي كه دامهاي آلوده نگهداري مي شوند.
ü بكارگيري روش مناسب براي بسته بندي، اتوكلاو كردن و شستشوي لباس هاي آزمايشگاه.
ü در صورت امكان واكسيناسيون افراديكه در تماس با گوسفندان آبستن و يا كوكسيلا برونتئي زنده هستند.
ü حصول اطمينان از نگهداري تسهيلات و امكانات مورد نياز گوسفندان در مناطق دور از مناطق آلوده. دامها بايستي بطور روتين براي بررسي وجود آنتي بادي بر عليه كوكسيلا بروتئي مورد آزمايش قرار گيرند و بايد توجه لازم از سكونت در جهت جريان وزش باد و هواي وارده از اين مناطق معمول نمود.
ü مشاوره و راهنمائي افراد در معرض بيشتر خطر ابتلا به شكل مزمن تب كيو، بويژه افراد با سابقه قبلي بيماري دريچه قلبي و يا پيوند عروق.
ü واكسن مناسب برعليه تب كيو توليد شده و در افراد در معرض با موفقيت در استراليا، مورد مصرف قرار گرفته است. البته اين واكسن به شكل تجاري در امريكا در دسترس نيست. افراد علاقمند به استفاده از واكسن بايد مورد تست جلدي كه مبين وضعيت تماس قبلي با ارگانيسم باشد را انجام دهند. افراديكه در تماس قبلي با ارگانيسم بوده اند بدليل واكنش شديد در مقابل واكسن، از واكسيناسيون منع شده اند. واكسيناسيون مورد استفاده در دامها نيز توليد شده است.
8- وضعيت بيماري در ايران چگونه است؟
مطالعات كمي در اين مورد در ايران انجام شده است، دو مطالعه توسط دكتر محمد خليلي و همكاران(دانشكده دامپزشكي دانشگاه شهيد باهنر كرمان) انجام گرفته است در يك مطالعه 169 نمونه سرم(76 نمونه از بز در 9 گله و 93 نمونه گاو از 12 گله شيري) بطور تصادفي برداشت شد. اين نمونه ها با اليزا مورد آزمايش واقع شدند و در مجموع 35/5% موارد يعني 60نمونه مثبت اعلام گرديد و بيشترين موارد سرم مثبت مربوط به نمونه هاي بز بود. البته مطالعه ديگري توسط همين محقق در روي 75 بيمار انساني تب دار مشكوك به تب مالت انجام شد و با آزمايشات اليزا، آنتي بادي فاز 1 و 2 كوكسيلا برونتئي مورد آزمايش قرار گرفت و در مجموع و بترتيب 24% و 36% موارد سرم مثبت تشخيص داده شد. البته براي اعلام وضعيت نيازمند به انجام تحقيقات مطمئن و روش هاي آزمايشگاهي معتبر مي باشد.
9- نقش با اهميت تب كيو در بيوتوريسم:
كوكسيلا برونتئي يك عامل با قدرت بيماري زائي بالا مي باشد كه نسبتا در برابر حرارت و خشكي مقاوم است. توسط هوا و استنشاق به انسان انتقال مي يابد. حتي يك ميكروب اين عامل نيز در اشخاص حساس مي تواند بيماري ايجاد كند. اين ميكروارگانيسم مي تواند به عنوان جنگ افزار بيولوژيكي و در بيوتروريسم مورد استفاده قرار گيرد.
1-This page last reviewed January 11, 2009 Centers for Disease Control and Prevention National Center for Infectious Diseases Division of Viral and Rickettsial Diseases Viral and Rickettsial Zoonoses Branch
1600 Clifton Road, NE MS G-13 Atlanta, Georgia 30333 (404)639-1075
2-Khalili M, Shahabi-Nejad N, Golchin M. Department of Pathobiology, School of Veterinary Medicine, Shahid Bahonar University of Kerman, P.O. Box 76169-14111, Kerman, Iran.
3-
Khalili M, Sakhaee E. · An update on a serologic survey of Q Fever in domestic animals in Iran. J Trop Med Hyg.2009 Department of Pathobiology and Clinical Sciences,
تهيه و تنظيم : دكتر مهدي خلج
آشنايي با بيماري اكتيماي واگير
بيماري اكتيما چيست؟
بيماري اكتيما بيماري ويروسي واگيرداري است كه زخمهاي آن بيشتر در پوست اطراف دهان و گاهي روي پستان و بالاي سم و ديگر نقاط بدن ديده ميشود و در تمام كشورهايي كه در آنها پرورش گوسفند و بز معمول است شايع ميباشد.
در حيوانات آلوده روي زخمها دلمه بسته كه ميتواند گسترش يافته و به زخمهايي شبيه زگيل تبديل شود. گاهي ممكن است در مخاط دهان بافت مرده پديد آيد و تا مري اين زخمها گسترش پيدا كند. بيماري بيشتر در برههاي كوچك ديده ميشود و در ايران نيز بسيار شايع است.
اكتيما بيماري مشترك بين انسان و حيوان است و انسان ممكن است با تماس با دامهاي آلوده مبتلا شود.
چگونه بيماري تشخيص داده ميشود؟
با مشاهده زخمهاي زگيل مانند در اطراف دهان و پوزه برهها ميتوان بيماري را تشخيص داد. اما گاهي تشخيص باليني بيماري مشكل است.
چه حيواناتي به اين بيماري مبتلا مي شوند؟
بيماري بيشتر در گوسفند و بز است با اينهمه در نشخوار كنندگان وحشي مانند آهو و گوزن و همچنين شتر و گاو و خرگوش نيز ديده ميشود.
در شكل زير زخمهاي اكتيما كه شبيه زگيل هستند روي لثه و اطراف دندانهاي بره ديده ميشود.
چگونه دامهاي بيمار درمان و از بيماري پيشگيري شود؟
با توجه به اينكه بيماري ويروسي است براي آن درمان وجود ندارد. با اينهمه ميتوان از آنتيبيوتيكها براي جلوگيري از عفونتهاي ثانويه استفاده كرد. بره يا بزغالهاي كه به علت شدت جراحات نميتواند تغذيه كند بايد با استفاده از لوله معدي شير داده شود.
بسياري معتقدند كه با تزريق واكسن آبله بزي ميتوان از بيماري اكتيما در گوسفندها و بزها پيشگيري كرد و در گلههايي كه در آن به بزها واكسن آبله تزريق شده است بيماري در بزغالهها ديده نميشود.
با توجه به عمر طولاني ويروس در جايگاه ها و پوستههاي كنده شده از زخمها، دوري از جايگاهها و مراتع آلوده، نظافت و ضدعفوني جايگاهها قبل از ورود گله سالم به اين قبيل جايگاهها، دوري و جدا نگهداشتن گلههاي سالم از گلههاي آلوده و رعايت ضوابط بهداشتي از اهميت خاصي در پيشگيري از بيماري برخوردار هستند.
دكتر مرادمرادي گراوند – دكتر ناصر رسولي بيرامي
آشنايي با بيماري تببرفكي
تببرفكي چيست؟
بيماري تببرفكي يكي از مسريترين و پرضررترين و مهمترين بيماريهاي دامهاي زوج سم اهلي است كه با ايجاد تاول و زخم در دهان و سم و پستان و پوزه و گاهي در اطراف پايه شاخ همراه است. اين بيماري در قلب نوزاد دامها يعني گوسالهها و برهها و بزغالهها ممكن است ايجاد نكروز و مرگ بافتي نمايد و باعث تلفات آنها شود. بنابراين هنگامي كه بيماري در فصل زايش گوسفندان و بزها شايع ميشود باعث تلفات و خسارات سنگين در برهها و بزغالهها ميگردد.
آيا نشانههاي باليني بيماري تببرفكي در همه دامها يكسان است؟
نشانههاي باليني بيماري تببرفكي در حيوانات مختلف، تقريبا مشابه است. با اينهمه اين علايم در گوسفند و بز بسيار خفيفتر از گاو است و ظهور تاول در دهان و پستان و سم كه مهمترين نشانه بيماري است در گوسفند و بز كمتر ديده ميشود و لنگش مهمترين نشانه ظاهري بيماري در گوسفند و بز ميباشد.
راههاي انتقال بيماري تب برفكي كدامند؟
بيماري تببرفكي ميتواند به روشهاي مختلف وارد يك گله سالم شود. مهمترين اين راهها به قرار زير است:
1 - ويروس تببرفكي همراه ذرات يا قطراتريز تنفسي دامهاي آلوده ميتواند منتشر و باعث آلودگي دامهاي سالم شود. با توجه به خشكي و گرماي هوا اين روش انتقال در ايران زياد اهميت ندارد.
2 - دامداران، دلالان، دامپزشكان، تكنسينهاي دامپزشكي و تلقيح مصنوعي و بازديدكنندگان از دامداري و وسايل و ابزارهاي آنها ميتوانند باعث انتقال بيماري به دامها و گلههاي ديگر شوند.
3 – كاميونهاي حمل كود به علت ريخت و پاش كود آلوده ميتوانند باعث انتقال بيماري شوند.
4 - دامي كه وارد يك دامداري و يا پرواربندي ميشود بخصوص اگر از ميادين دام خريداري شده باشد ممكن است آلوده شده باشد، حتي احتمال دارد دام در مسيرحمل تا دامداري و به علت آلودگي كاميون حمل و نقل آلوده شود. دامي كه در ميدان دام و يا در مسير و در داخل كاميون آلوده ميشود ممكن است به دلايلي هيچگونه علايم باليني نشان ندهد ولي ويروس در بدن آن تكثير يابد و دفع شود و باعث بيماري در دامهاي دامداري جديد كه وارد آن ميشود گردد.
5 - گاهي محل دامداري كه دامها وارد آن ميشوند آلوده است و باعث بيماري دامهاي ورودي ميگردد. اين به خصوص در پرواربنديها اتفاق ميافتد كه هميشه دامها در آن در حال جابجايي است.
6 - در بيشتر بيماريهاي عفوني و در هنگام بيماري تببرفكي قبل از آنكه بيماري از نظر باليني در دام قابل مشاهده باشد ميتوان ميكروب بيماري را در خون و ساير بافتهاي دام مشاهده كرد. بنابراين ريختن خون دامها در كوچه و خيابان و مزارع ميتواند باعث آلودگي محيط و انتقال بيماري شود.
7 - معمولا امعاء و احشاء و اعضاي دامي كه در اثر بيماري تب برفكي تلف ميشود مملو از ويروس عامل بيماري است. بنابراين رها كردن لاشهها و عدم دفن آنها ميتواند باعث انتشار بيماري گردد.
چگونه ميتوان از بيماري تببرفكي جلوگيري كرد؟
براي پيشگيري و كنترل وريشهكني بيماري تببرفكي بايد از آلودگي محيط جلوگيري كرد. براي جلوگيري از آلودگي محيط بايد لاشههاي تلفات را دفن كرد و از كشتار دامها در بيرون از كشتارگاهها پرهيز نمود.
همچنين بايد در هنگام ورود افراد به دامداري و حمل ونقل كود دقت نمود تا موارد بهداشتي را رعايت نمايند و باعث انتقال بيماري به دامداري نشوند. كاميونهاي حمل دام و كود نبايد از ميان دامهاي سالم رد شوند.
واكسيناسيون تببرفكي در پيشگيري از بيماري چه نقشي دارد؟
واكسن تببرفكي به صورت كامل نميتواند از وقوع بيماري جلوگيري نمايد و اگر ميزان ورود ويروس به بدن از حد معيني افزايش يابد با وجود واكسيناسيون، بيماري در دامها ظاهر ميشود. بنابراين براي آنكه بيماري رخ ندهد بايد از آلودگي محيط با ويروس تببرفكي جلوگيري كرد. براي اينكار بايد لاشهها را دفن نمود، دامها را فقط در كشتارگاه كشتار كرد، به هنگام ورود به دامداريها بهداشت را رعايت نمود و بعد از خريد دام از ميادين دام و قبل از وارد كردن آنها به گله، مدتي آنها را در قرنطينه نگهداري كرد.
استفاده از مواد ضدعفوني نيز در پيشگيري از بيماري و كاهش آلودگي محيط بسيار موثر است.
زخم روي زبان گاو در اثر بيماري تببرفكي
نكروز و مرگ سلولهاي قلبي در اثر بيماري تببرفكي
دكتر ناصر رسولي بيرامي
تب خونريزي دهنده كريمه-كنگو
تب خونريزي دهنده كريمه- كنگو چيست؟
تب خونريزي دهنده كريمه-كنگو يكي از بيماريهاي ويروسي مشترك بين انسان و حيوان است كه در كشور ما نيز ديده ميشود. آلودگي با اين ويروس در دامها بيماري باليني ايجاد نميكند با اينهمه ممكن است در انسان باعث مرگ شود. ايجاد خونريزي در بافتهاي بدن يكي از نشانههاي بيماري در انسان است كه در مراحل آخر بيماري اتفاق ميافتد. بيماري براي اولين بار در سال 1944 در منطقه كريمه در كنار درياي سياه شناخته شد و به همين دليل به نام تب خونريزي دهند كريمه ناميده شد. بيماري متعاقبا در سال 1966 در كنگو شناسائي گرديد و از آن تاريخ نام اين بيماري به تب خونريزي دهنده كريمه كنگو تغيير يافت.
توزيع جغرافيائي بيماري شامل چه مناطقي است؟
تب خونريزي دهنده كريمه-كنگو درجنوب و شرق اروپا و مخصوصا شوروي سابق، در سرتاسر منطقه مديترانه، شمالغرب چين، آفريقا، خاور ميانه و شبه قاره هند گسترش دارد.
چگونه اين بيماري منتقل ميشود؟
اين بيماري به صورت معمول از طريق گزش كنههاي آلوده و يا از طريق تماس انسان با بافتهاي دامهاي آلوده در زمان كشتار دام به انسان منتقل ميشود.
تعدادي از حيوانات وحشي و اهلي مانند گاو، بز، گوسفند و خرگوش ميزبانان تكثير كننده اين ويروس هستند و كنههايي كه از اين دامها خونخواري ميكنند ميتوانند آلوده شده و آلودگي را به نوزادان خود منتقل نمايند. بافتهاي مختلف اين دامها از جمله خون و گوشت آلوده هستند و ميتوانند ويروس را در محيط منتشر كنند و يا در صورت تماس به انسان منتقل نمايند. بنابراين كشتار دامها در كشتارگاه و رعايت اصول بهداشتي در هنگام كشتار نقش بسيار مهمي در پيشگيري از بيماري دارد.
نشانه هاي تب خونريزي دهنده كريمه-كنگو چيست؟
همانگونه كه اشاره گرديد، بيماري در دامها بدون علامت مي باشد ولي دوره كمون بيماري در انسان بستگي به نحوه انتقال ويروس دارد. متعاقب گزش كنه ها معمولا دوره كمون 3-1 روز و حداكثر 9 روز و متعاقب تماس با خون و يا بافت هاي آلوده6-5 روز و حداكثر 13 روز مي باشد. بيماري بطور ناگهاني و با علائمي مانند سردرد، تب بالا، درد ناحيه پشت، درد مفاصل، درد معده، استفراغ، قرمزي چشم ها و صورت و گلو و نقاط خونريزي در سقف دهان آغاز مي شود. علائم زردي نيز ممكنست بروز كند و در موارد شديد در خلق و خوي، حواس و ادراك نيز تغييراتي ايجاد مي شود. در موارد پيشرفته بيماري لكه هاي بزرگ كبود رنگ روي بدن، خونريزي شديد از بيني و خونريزي هاي غيرقابل كنترل در نقاط تزريق را مي توان ديد.
در صورت عدم اقدام سريع براي درمان ميزان مرگ و مير در اين بيماري ميتواند بسيار بالا و به حدود 30% و حتي بالاتر از 50% برسد.
تشخيص تب خونريزي دهنده كريمه-كنگو چگونه است؟
تشخيص آزمايشگاهي موارد مشكوك به تب خونريزي دهنده كريمه كنگو بايد در آزمايشگاه كاملا مجهز و با درجه ايمني زيستي بسيار بالا انجام شود.
چه كساني و چگونه در معرض اين بيماري قرار دارند؟
همانگونه كه گفته شد اين بيماري از طريق كنهها و يا بافتهاي آلوده حيوانات به انسان منتقل ميشود. بنابراين دامداران، كاركنان كشتارگاهها، تكنسينهاي دامپزشكي و دامپزشكان در معرض بيشترين خطر قرار دارند و بايد احتياط بيشتري بنمايند. با توجه به اينكه بيماري ميتواند از انسان بيمار به پرستاران آنها نيز منتقل شود لذا پرستاران بايد در هنگام پرستاري از بيماران، موارد بهداشتي را كاملا رعايت نمايند.
دكتر مهدي خلج
آشنايي با بيماري زبان آبي (Bluetongue)
بيماري زبان آبي چيست؟
بيماري زبان آبي بيماري ويروسي است كه توسط بندپايان و پشهها منتقل ميشود. گوسفند حساسترين دام در مقابل اين بيماري است ولي بيماري در بز، گاو و شتر نيز ديده ميشود. در اين حيوانات آلودگي اغلب بدون نشانههاي باليني است. آثار ويروس زبان آبي در همه قاره ها به جز قطب جنوب ديده شده است و در ايران نيز با آزمايشات سرمي آلودگي با آن نشان داده شده است و ميزان اين آلودگي بالا است. علايم باليني بيماري نيز گاهي ديده ميشود.
كدام حيوانات درگير اين بيماري ميشوند؟
با وجود آنكه ميزبانهاي مهره دار ويروس بلوتانگ شامل بسياري از نشخواركنندگان اهلي و وحشي از جمله، گوسفند، بز، گاو، گاوميش، آهو، و شتر ميباشد؛ ليكن زبان آبي عموما بعنوان بيماري گوسفند شناخته شده است .حساسيت نژادهاي مختلف گوسفند متفاوت بوده و برخي نژادها بسيار حساس تر هستند. گاو و گاوميش ميزبانهاي مهره دار اوليه ويروس بوده و ويروس در بدن آنها بمدت طولاني تكثير ميشود و آلودگي در آنها عموما بشكل غيرآشكار است. آلودگي به بلوتانگ علاوه برگاو در بز ، شتر يك كوهانه و نشخواركنندگان وحشي (گاهي حتي در گوسفند) بصورت عفونت غيرآشكار است.
نحوه انتقال وانتشار بيماري چگونه است؟
سرايت از طريق تماس صورت نميگيرد و برخي از پشه هاي جنس كوليكوئيدس(حشره ميزبان)، ويروس بلوتانگ را در ميان نشخواركنندگان حساس انتقال ميدهند ؛ اين حشرات ميزبان با خونخواري از دامها آلوده ميشوند. پشه هاي آلوده براي تمامي عمر قادر به انتقال عفونت هستند. از آنجا كه پشه ها تنها ناقلين طبيعي مهم ويروس بلوتانگ هستند، بنابراين پراكندگي و شيوع اين بيماري از عوامل زيست محيطي (مثلا بارش زياد، دما، رطوبت و ويژگي هاي خاك) تبعيت مينمايند و در بسياري از نقاط جهان وقوع عفونت بصورت فصلي است. ويروس بلوتانگ عفونت هاي پايدار در نشخواركنندگان ايجاد نميكند از اينرو بقاي جرم عامل در محيط زيست با عوامل بقاي حشره ميزبان مرتبط ميباشد.
علائم باليني بيماري چيست؟
دوره كمون اين بيماري معمولا 5-10 روز است. عوارض ناشي از عفونت، از فرم غير آشكار بيماري در اكثريت قريب به اتفاق دامهاي آلوده تا فرم مهلك در قسمتي از جمعيت گوسفند،بز،آهو و ... متغيير است؛ اما گاهي عفونت منجر به بروز شكل باليني بيماري ميشود.
علائم فرم حاد (گوسفند و بعضي از گونه هاي آهو)
• تب تا 42 درجه سانتي گراد، ترشح بيش از حد بزاق، افسردگي، نفس نفس زدن
• ترشحات بيني ابتدا روشن است كه بعدا موكوسي-چركي شده و پس از خشك شدن در اطراف بيني پوسته ايجاد ميكند.
• پرخوني پوزه، لب ها، صورت، پلك و گوش كه منجر به تورم و ادم ميشود.
• زخم و نكروز مخاط دهان معمول است.
• زبان ممكن است پرخون و متورم و سپس كبود شده و از دهان خارج شود.
• پرخوني عروق نوار تاجي سم، كشاله ران، زيربغل و مياندوراه ؛ لنگش ناشي از تورم ناحيه تاجي سم .
• در موارد شديد بيماري، پيچش دائم سر به يكطرف بعلت اسپاسم دردناك عضلات.
• سقط جنين و يا تولد بره با نقص مادرزادي و يا ناهنجار.
• عوارض ثانويه ذات الريه (عفونت ثانويه) ميتواند بروز نمايد.
• مرگ در 8-10 روز رخ داده و يا بهبودي در مدت طولاني همراه با ريزش مو، نازايي و تاخير رشد حاصل خواهد شد .
فرم خفيف: پرخوني گذرا، ترشحات خفيف چشم وبيني ديده ميشود.
فرم عفونت غيرآشكار : اين فرم عفونت بصورت مكرر در گاو و گونه هاي ديگر براثر آلودگي به سروتيپ هاي خاص ويروس رخ ميدهد .
پرخوني بافت دهان و زخم تاج سم در بيماري زبانآبي
يافته هاي پس ازمرگ اين بيماري كدام است؟
• احتقان، ادم، پرخوني و زخم مخاط گوارشي و تنفسي (دهان ، مري ، معده ،شكمبه، روده ، مخاط ناي)
• وقتي كه عوارض ثانويه رخ دهد، پنوموني دو طرفه مشاهده ميشود.
•در موارد منجر به مرگ، ممكن است ريه ها پرخوني شديد نشان دهند و برونشها پر از كف شود.
•حفره سينه و كيسه پريكارد ممكن است حاوي مقدار زيادي از مايع پلاسما مانند باشد.
•درپايه شريان ريوي قلب خونريزي ديده ميشود.
• پرخوني لاميناي سم و نوار تاجي سم ديده ميشود.
• بزرگ شدن گره هاي لنفاوي و طحال ديده ميشود.
علائم اين بيماري با كدام بيماريهاي ديگر قابل اشتباه است؟
بيماري بلوتانگ ميبايست از اين بيماريهاي تفريق گردد:
• اكتيماي واگيردار(CE)
• تب برفكي(FMD)
• وزيكولار استوماتايتيس(VS)
• تب نزله اي بدخيم(MCF)
• اسهال ويروسي گاو(BVD)
• رينوتراكئيت عفوني گاو(IBR)
• عفونت پارا آنفلوآنزاي 3 (PI3)
• آبله گوسفند
•ذات الريه
•مسموميتهاي گياهي و حساسيت به نور
• طاعون نشخواركنندگان كوچكPPR
• كرم بيني (آلودگي به Oestrus ovis)
• هموراژيك اپيزئوتيك گوزن (EHD)
• پلي آرتريت ، فوت رات ، آبسه پا
چه اقداماتي براي پيشگيري و كنترل بيماري زبان آبي متداول است؟
دونوع اقدام براي كنترل و پيشگيري اين بيماري وجود دارد:
• در مناطق (كشورهاي) عاري از بيماري : كنترل ناقلين، كنترل جابه جايي دام ، قرنطينه و بررسي سرولوژيك كانونهاي آلوده ،
• در مناطق (كشورهاي)آلوده به بيماري :
كنترل ناقلين
استفاده از واكسن
هر دو نوع واكسن زنده تخفيف حدت يافته و كشته بلوتانگ در حال حاضر در دسترس است ؛ واكسنهاي زنده تخفيف حدت يافته بصورت خاص سروتيپ (serotype specific) هستند. سروتيپ واكسن بايد با ويروس عامل عفونت يكسان باشد. واكسنهاي زنده تخفيف حدت يافته مي توانند به دامها واكسينه نشده انتقال يافته و با سويه هاي موجود در محيط تركيب شوند كه منجر به ايجاد سويه هاي ويروسي جديد شود. امكان بروز ناهنجاريهاي جنيني در دامهاي واكسينه وجود دارد.
دكتر جعفر دورودي
بيماري طاعون گاوي چيست؟
حدود 3 دهه پيش بيماري طاعون گاوي يكي از بيماريهاي شناخته شده گاوها در كشور ما بود كه هر از چندي طغيان ميكرد و هزاران گاو و گوساله را به كام مرگ ميكشيد. اغلب گاوداران كشور ما كه سابقه طولاني گاوداري را تجربه كردهاند با اين بيماري آشنا هستند و بسياري از آنها طعم تلخ تلفات سنگين آن در دامهايشان را چشيدهاند. بيماري طاعون گاوي همان بيماري بود كه در دهه 1300 هجري شمسي شيوع يافت و هزاران راس گاو اين كشور را تلف كرد و باعث شكلگيري پايههاي سازمان دامپزشكي كشور گرديد.
طاعون گاوي بيماري ويروسي است كه مهمترين نشانههاي آن جراحات و زخمهاي دهاني و اسهال ميباشد.
آيا بيماري طاعون گاوي در ايران وجود دارد؟
خير، اين بيماري در ايران و در جهان ريشهكن شده است و سازمان خواروبار و كشاورزي ملل متحد (فائو) به همراه سازمان جهاني بهداشت دام در هفتم تيرماه سال 1390 به طور رسمي ريشهكني بيماري طاعون گاوي در جهان را اعلام كردند.
با توجه به اسنادي كه سازمان دامپزشكي ايران ارائه كرد سازمان جهاني بهداشت دام، در خرداد ماه سال 1387 شمسي ايران را كشوري كه بيماري در آن ريشهكن شده است معرفي كرد. آخرين موارد بيماري طاعون گاوي كه در ايران مشاهده شد در سال 1373 بود. اين بيماري در جهان براي آخرين بار در سال 2001 ميلادي ( 1380 شمسي) و در كشور كنيا مشاهده شد.
براي ريشهكني بيماري سازمان دامپزشكي چه اقداماتي انجام داد؟
براي كنترل و ريشهكني بيماري طاعون گاوي در ايران در سال 1307 ه.ش. واكسيناسيون گاوها در كشورمان شروع شد و تا سال 1380 ادامه داشت. با اينهمه در سال 1379 و 1380 بعد از بررسي و عدم مشاهده موارد جديد بيماري، در چهار استان كهگيلويه و بويراحمد، چهارمحال بختياري، هرمزگان و بوشهر واكسيناسيون قطع و برمراقبت فعال بيماري تاكيد گرديد و از ابتداي سال 1382 قطع كامل واكسيناسيون در كشور به اجرا درآمد. براي اين منظور و براي جمعآوري اطلاعات مربوط به بيماري، حدود هفتاد هزار دامداري صنعتي و نيمه صنعتي و روستا كدگذاري شد و مشخصات آنها در كامپيوتر ثبت گرديد و امكان ثبت كامپيوتري گزارشات بيماريهاي مخاطي همراه با مراقبت فعال و غير فعال بيماري پديد آمد و از همه ادارات دامپزشكي خواسته شد كه در صورت مشاهده بيماريهاي مخاطي كه ممكن است طاعون باشد به صورت روزانه اقدام نمايند. همچنين براي تشخيص موارد احتمالي بروز بيماري بر روي آزمايش سرمي دامها ، تاكيد شد و در طي اين سالها براي اين منظور هزاران نمونه سرم از گاوها تهيه و مورد آزمايش قرار گرفت. قبل از آن سازمان دامپزشكي آزمايشگاه مركزي تشخيص طاعون گاوي را در سال 1372 تاسيس نموده بود.
در ريشهكني بيماري طاعون گاوي معدوم سازي دامهاي بيمار و قرنطينه دامهاي مشكوك و قرنطينه منطقه آلوده كه اجرا شد اهميت خاصي داشت و بسياري از گاوداران كشورمان دفن گاوهاي آلوده و بيمار خودشان در محل دامداري و بدون جابجايي لاشهها را به خاطر دارند. اطلاعدهي به تعاونيهاي گاوداري و هماهنگي با آنها و دامپزشكان بخش خصوصي و آموزش دامداران از ديگر اقدامات مهم بود كه انجام شد .
اكنون كه بيماري در كشورمان و در جهان ريشهكن شده است چه كار بايد انجام داد؟
اگرچه متخصصين، عدم وجود ويروس طاعون گاوي در محيط را اعلام كردهاند با اينهمه دامپزشكان بايد مراقب باشند تا خداي نكرده ويروس در نقطهاي از طبيعت باقي نمانده باشد تا دوباره ظاهر گردد. بنابراين در اين دوره كه ريشهكني بيماري بطور رسمي اعلام شده است دامپزشكان و گاوداران بايد مراقبت باشند. براي اين منظور براي چندين سال ادارات كل دامپزشكي بايد همه ساله براي تشخيص بيماري طاعون گاوي دورههاي آموزشي ترتيب دهند تا در آن دورهها دامپزشكاني كه خود طاعون گاوي را ديدهاند براي ساير دامپزشكان نحوه تشخيص بيماري و اقداماتي كه بعد از مشاهده بيماري بايد انجام دهند را تشريح كنند تا در صورت عود دوباره بيماري از انتشار آن جلوگيري شود. براي دامداران و گاوداران عزيز نيز تذكر و يادآوري بيماري ضروري است تا درصورت عود دوباره بيماري و يا موارد مشكوك، آن را به ادارات دامپزشكي گزارش كنند. ادارات دامپزشكي بايد براي اطلاع دهي و اموزش از همه امكانات موجود از جمله برنامههاي راديويي و تلويزيوني استفاده كنند.
بيماري طاعون گاوي اكنون به تاريخ پيوسته است و احتمال برگشت آن بسيار ضعيف است اما بايد مراقب باشيم. بيماري طاعون گاوي اولين بيماري دامي و دومين بيماري عفوني بعد از آبله انساني بود كه در جهان ريشهكن گرديد. با اينهمه هنوز احتمال برگشت بيماري وجود دارد و ما بايد مراقب باشيم.
آشنايي با بيماري طاعون نشخوار كنندگان كوچك (PPR)
بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك چيست؟
طاعون نشخواركنندگان كوچك (PPR) ، كه بنام طاعون بز نيز شناخته ميشود يك بيماري ويروسي بسيار مسري ميباشد كه گوسفند و بز به آن مبتلا ميشوند. از علايم اين بيماري تب، ترشحات چشم و بيني ، التهاب و جراحات دهاني، اختلال تنفسي و سرفه ، ذات الريه، التهاب روده ها و اسهال ميباشد. امروزه اين بيماري در ايران و ساير كشورهاي خاورميانه شايع ميباشد.
عامل بيماري چيست؟
عامل طاعون نشخواركنندگان كوچك يك ويروس است.اين ويروس با عوامل بيماريهاي طاعون گاوي،سرخك انسان،ديستمپرسگ و نيز موربيلي ويروسهاي پستانداران دريايي قرابت دارد. .
كدام حيوانات درگير اين بيماري ميشوند؟
شكل باليني بيماري درگوسفندوبز و نيز در نشخواركنندگان كوچك وحشي كه درباغ وحشها نگهداري ميشوند مشاهده ميشود. گاو ، گاوميش ، شتر و خوك ميتوانند به ويروس آلوده شوند اما شكل باليني بيماري در آنها ديده نشده است.
نحوه انتقال وانتشار بيماري چگونه است؟
پس از شروع تب، ويروس تقريبا بمدت 10 روز در تمام ترشحات و مواد دفعي حيوان آلوده و بيمار وجود دارد و ترشحات چشم ،بيني ودهان و مدفوع داراي مقدار زيادي ويروس ميباشد .از اين ترشحات و تراوشات ، بخصوص وقتيكه حيوان سرفه وعطسه ميكند ريزقطره هاي آلوده تا فواصل قابل ملاحظه اي درهوا منتشر ميشود ( درمناطق سرد اين فاصله 10 متر مي تواند باشد). اين ريز قطره ها توسط ساير دامها استنشاق ميشود و ميتواند منجر به آلودگي آنها گردد. .هرچند تماس نزديك مهمترين راه اتنقال بيماري ميباشد ليكن ترشحات وتراوشات دامهاي آلوده، آبشخورها، آخورها و بستر رانيز آلوده ميسازد و آنها نيز ميتوانند منبع آلودگي باشند. درميادين دام تماس نزديك دامها كه ازنقاط مختلف براي فروش آورده ميشوند خطر انتقال وانتشاربيماري را افزايش ميدهد.
چگونه بيماري در گله اتفاق ميافتد؟
بيماري ممكن است به طرق زير وارد گله شود:
§ در روزها و هفتههاي اخير دام جديد و آلوده خريداري شده و وارد گله شده باشد.
§ هنگام جابجايي و حمل و نقل گوسفندان و بزها، دامها با منابع آلوده در تماس قرار گرفته باشند.
§ گوسفندان و بزها باسنين مختلف كه آلودگي آنها مشخص نيست دريك جا تجمع يافته و مخلوط شده باشند.
§ گوسفندان وبزهايي كه براي فروش به بازار برده شدهاند فروش نرفته و بعد از آلودگي در بازار به گله برگردانده شده باشند.
علائم باليني بيماري چيست؟
شروع ناگهاني تب40 تا41 درجه، افسردگي و بيحالي از علايم عمومي بيماري محسوب ميشوند. موهاي بدن، بخصوص در نژادهاي موكوتاه بحالت سيخ قرارميگيرند و ظاهر پف كرده به دام ميدهند. بزودي پس از اين مرحله ترشحات آبكي ازچشمها، بيني ودهان شروع ميشود كه بعلت عفونت هاي ثانويه اين ترشحات بعدا غليظ و زرد رنگ ميشود. ترشحات پوزه و موهاي زير چشم را مرطوب كرده وپس از خشك شدن باعث چسبندگي پلكها وانسـداد سوراخهاي بيني ونتيجتا اشكال درتنفس ميشود.1يا 2 روز بعد از شروع تب، پوشش مخاطي دهان وچشمها بشدت متورم و قرمز رنگ ميشود. سپس بعلت نكروز اپيتليال ،نواحي خاكستري رنگ كوچك ته سوزني بروي لثه ها، كام، لبها و سطح داخلي گونه ها وسطح بالايي زبان ظاهر ميشود. اين نواحي از نظر تعداد و اندازه توسعه يافته وبه هم متصل ميشوند.
سطح داخلي دهان تغيير ظاهري يافته ،رنگ پريده و پوشيده ازسلولهاي مرده ميشود ودربعضي مواردپوشش طبيعي آن ممكن است بوسيله يك ماده پنيري ضخيم، بشكل كامل پوشانده شود. اسهال معمولا 2تا3 روز بعداز شروع تب ظاهر ميشود گرچه درمراحل اوليه و شكل ملايم بيماري،ممكن است اسهال مشهود نباشد.
با مشاهده كدام علايم به طاعون نشخواركنندگان كوچك مشكوك شويم؟
هنگام مشاهده تركيبي از علائم زير بايد به طاعون نشخواركنندگان كوچك مشكوك شد:
§ شروع ناگهاني يك بيماري تب دار در گوسفند وبز
§ ترشحات چشم ،بيني ودهان همراه با تورم و پرخوني و زخم در دهان و اطراف آن
§ مشكلات تنفسي
§ اسهال
§ تلفات قابل توجه در گوسفندان و بزها
يافته هاي پس ازمرگ اين بيماري كدام است؟
لاشه يك دام مبتلا به طاعون نشخواركنندگان كوچك معمولا تحليل رفته وپاهاي عقب دام آغشته با اسهال است، كره چشمها گود افتاده و چشمها وبيني پوشيده از ترشحات خشك است. دهان داراي زخم و ترشحات و غشاي كاذب است. تغييرات زير نيز ممكن است مشاهده شود:
ريه ها معمولا پرخون و جگري شدهاند و دستگاه گوارش داراي پرخوني و خونريزي است. خطوط گورخري نيز ممكن است در دستگاه گوارش ديده شود.
علائم اين بيماري با كدام بيماريهاي ديگر قابل اشتباه است؟
به علت ضايعات دهاني اين بيماري مي تواند با بيماري تب برفكي ، زبان آبي و اكتيماي واگيردار اشتباه شود. به علت اشكالات تنفسي، بيماري ميتواند با پنوموني پاستورلايي ويا پلوروپنوموني واگير بزان اشتباه شود. اسهال حاصل نيز ميتواند با اسهال كوكسيديايي ويا آلودگي كرمي معده اي –روده اي اشتباه گردد.
چه اقداماتي براي كنترل بيماري طاعون نشخواركنندگان كوچك متداول است؟
كنترل واگيريهاي طاعون نشخواركنندگان كوچك بسته به استراتژي كشورها، متكي بركنترل جابه جايي دام (قرنطينه)همراه با استفاده ازواكسيناسيون كانوني (حلقه اي) وايمن سازي پروفيلاكتيك در جمعيتهاي پر خطر ، ويا در موارد خاص معدوم سازي تمامي گله آلوده ميباشد. تا چندسال پيش كاربردي ترين واكسيناسيون در برابر طاعون نشخواركنندگان كوچك استفاده از واكسن طاعون گاوي بود. امروزه واكسنهاي موجود در بازار ميتوانند نشخواركنندگان كوچك را حداقل به مدت سه سال دربرابر طاعون نشخواركنندگان كوچك حفاظت نمايند.
دكتر جعفر دورودي
بيماري هاري چيست؟
بيماري هاري بيماري ويروسي و يكي از مهمترين بيماريهاي مشترك بين انسان و حيوان است كه پستانداران ميتوانند به آن مبتلا شوند. ويروس هاري در دستگاه عصبي رشد و ضايعه ايجاد ميكند. بنابراين بيماري عصبي محسوب ميگردد.
چگونه دام بيمار را بشناسيم؟
بيشتر علائم باليني كه در بيماري هاري رخ ميدهد به ايجاد تورم توسط ويروس در مغز، نخاع و ريشههاي عصبي مربوط ميگردد. به طور كلي علائم باليني در حيوان به دو شكل ظاهر ميشوند :
1- شكل خشمگين يا ديوانه كه در اين نوع از بيماري حيوان عصبي شده و به ساير حيوانات حمله ميكند.
2- شكل فلجي كه حيوان فلج و آرام شده و معمولاً در يك گوشه پناه ميگيرد.
بنابراين تغيير در رفتار طبيعي حيوانات بايد بعنوان آلودگي به هاري در نظر گرفته شود.
به عبارت ديگر مثلاً اگر شغال يا روباه به انسان حمله كند يا با مشاهده انسان فرار نكند اين يك تغيير در رفتار طبيعي حيوان محسوب ميگردد و بايد بعنوان نشانهاي از بيماري در نظر گرفته شود و همچنين است اگر خفاش در روز پروار كند.
بيماري هاري از چه زماني شناخته شده است؟
مطالعه متون كهن تاريخي و پزشكي نشان ميدهد كه انسان از ديرباز با سگ هار آشنا بوده و براي جلوگيري از گزش انسانها توسط آنها، قوانين و مقرراتي وضع كرده بود و براساس اين قوانين و مقررات صاحبان سگها موظف بودند تا با بستن و قلاده كردن سگها، آنها را مهار كنند و عواقب عدم مهار سگ خود را بپذيرند.
با اينهمه در آن ايام انسان از عفوني بودن و مشترك بودن بيماري هاري بين انسان و حيوان آگاه نبود و بيشتر به صدماتي كه سگهاي خشمگين در اثر گزش به انسان وارد مينمودند توجه داشت. اما با تحولاتي كه در قرن هيجدهم در زمينه علم همهگيريشناسي پديد آمد كمكم عفوني و مشترك بودن بيماري شناخته شد و كنترل و درمان بيماري، بيش از زخم حاصل از گزش اهميت پيدا كرد.
گسترش و خسارات بيماري هاري در جهان چگونه است؟
بيماري هاري در بيشتر كشورهاي آسيا و آفريقا بومي است و بيشترين خسارات و تلفات در اثر بيماري در اين دو قاره مشاهده ميشود و تلفات انساني آن در جهان سالانه حدود 55 هزار نفر تخمين زده ميشود. از طرف ديگر حدود 99 درصد از اين تلفات در كشورهاي در حال توسعه يا عقب مانده و بيش از 99 درصد در اثر گزش سگ هار پيش ميآيد.
حدود 56 درصد از تلفات انساني در اثر هاري در قاره آسيا و 44 درصد در قاره آفريقا رخ ميدهد و تلفات در ساير قارهها قابل توجه نيست. در قاره آفريقا و آسيا خسارات سالانه بيماري هاري به دامها حدود 3/12 ميليون دار تخمين زده ميشود.
بيشتر خساراتي كه بيماري در آمريكا وارد ميكند شامل هزينههاي پيشگيري در افراد حيوانگزيده است و تقريباً تمامي آن به گاز گرفتگي توسط حيوانات وحش و پيشگيري در افراد در معرض خطر مربوط ميشود. اين هزينهها سالانه حدود 300 ميليون دلار است.
در آمريكاي مركزي و جنوبي در سال 1985 ميزان تلفات سالانه گاو و گوساله در اثر هاري حدود 100 هزار راس و ميزان خسارات سالانه حدود 30 ميليون دلار تخمين زده شد.
در جهان سالانه بيش از يك ميليارد دلار صرف پيشگيري از بيماري هاري ميشود.
در ايران تلفات انساني هاري سالانه حدود 2 الي ده نفر است، اما خسارات و تلفات دامي نوسان زيادي دارد و ممكن است 200 راس گاو و گوساله را شامل شود اين بيماري در سال 1387 در استان سمنان باعث آلودگي گلهاي با حدود يكصد شتر گرديد.
حيوانات حساس و مخازن بيماري كدامند؟
حيوانات گوشتخوار اهلي و وحشي و خفاشها مخزن ويروس بيماري هاري محسوب ميشوند كه ميتوانند بيماري را به ساير پستانداران از جمله انسان و دامهاي اهلي منتقل كنند.
معمولاً انسان ميزبان پايان براي ويروس محسوب ميشود و انتقال از انسان به انسان و ساير حيوانات نادر است.
در اروپا روباه قرمز مهمترين مخزن بيماري محسوب ميگردد. لذا در كشور فرانسه براي كنترل بيماري در روباه قرمز از سال 1986 الي 1995م. حدود 261 ميليون دلار هزينه گرديده است كه بيشتر مربوط به تجويز واكسن خوراكي براي اين حيوان ميباشد
چگونه بيماري منتقل ميشود؟
سگ و ساير حيوانات گوشتخوار كه مبتلا به بيماري ميشوند ويروس بيماري را همراه ترشحات بزاقي به بيرون دفع ميكنند و در بيشتر موارد اين ويروس از طريق گزش حيوان هار، وارد بدن انسان و ساير دامهاي اهلي ميشود. ويروس هاري وارد خون حيوان بيمار نميشود بنابراين ويرمي در اين بيماري موجود نيست. با اينهمه ويروس به صورت متناوب همراه بزاق و ادرار دفع ميشود و در مايع مغزي نخاعي و در بعضي ديگر از بافتها مانند سيستم عصبي مركزي، غدد بزاقي و ماهيچهها يافت ميشود. بنابراين براي كنترل بيماري بهتر است لاشهها هرچه سريعتر سوزانده شده يا دفن گردند تا آلودگي محيط با ويروس كاهش يابد.
گاهي در امريكال شمالي انتقال بيماري در اثر گزش خفاشان خونخوار ايجاد ميشود.
چگونه از بيماري يپيشگيري ميكنند؟
اساس پيشگيري و كنترل هاري بر كنترل بيماري در حيوانات استوار است كه خود در سه بخش عمده قابل پيگيري مي باشد :
1. كنترل بيماري در حيات وحش
2. كنترل بيماري در جمعيت سگ هاي بدون صاحب
3. كنترل بيماري در جمعيت سگ هاي صاحبدار
1 - كنترل بيماري در حيات وحش
اهميت حيات وحش در شيوع بيماري هاري در ايران زياد مشخص نيست با اينهمه موارد متعددي از حمله گرگها، شغال و روباه هار به حيوانات و انسانها گزارش شده است. براي كنترل بيماري در اين حيوانات واكسن خوراكي در بازار موجود است كه آن را در داخل طعمه مانند سر مرغ قرار داده و در مسير يا محل تجمع حيوانات وحش پخش ميكنند.
2 - كنترل بيماري در جمعيت سگ هاي بدون صاحب
سگهاي بدون صاحب از مهمترين دلايل گزش انسانها در كشور ما ميباشد. لذا براي كنترل بيماري يا بايد اين سگها واكسينه شوند و يا به نحوي كنترل يا معدوم گردند. در عمل ديده شده است كه معدوم سازي سگها با توجه به خصوصيات توليدمثلي آنها كه معمولا در هر سال دو بار زايش دارند و هر بار نيز چندين توله به دنيا ميآورند زياد موثر نيست. زيرا تنها در مدت كوتاهي جمعيت خود را دوباره افزايش ميدهند. از طرف ديگر معدومسازي اغلب با استفاده از سلاحگرم انجام ميشود و با توجه به زوزههايي كه حيوان در زمان مرگ ميكشد معمولا افراد تمايل زيادي به معدومسازي آنها نشان نميدهند. بعلاوه گرفتن سگها و معدومسازي آنها بعد از تزريق ماده ضد درد نيز مشكل است. بنابراين در سالهاي اخير گرفتن سگها و رها كردن آنها بعد از عقيمسازي و تزريق واكسن پيشنهاد شده است. در اين حالت به صورت بيولوژيك جلو تكثير سگها گرفته ميشود. پيروي از اين روش در بعضي نقاط مانند بعضي از ايالات هند نتيجه بسيار مطلوبي داشته است.
براي واكسيناسيون سگهاي ولگرد در نپال از روش ديگري استفاده شده است كه ميتواند بعد از مطالعه در نقاط ديگر نيز مورد استفاده قرار گيرد. مسئولين سازمان جهاني بهداشت دام در مطالعه بيماري هاري در نپال متوجه شدند كه بسياري از سگهاي ولگرد با آنكه صاحب ندارند اما با افراد مرتبطند و آنها ميتوانند اين سگها را مهار كنند. بنابراين در اجراي برنامه واكسيناسيون از مردم خواستند كه اين سگها را جهت واكسيناسيون مهار كنند و اين طرح با موفقيت انجام شد.
3 - كنترل بيماري در جمعيت سگ هاي صاحبدار
كنترل بيماري در جمعيت سگ هاي صاحبدار معمولا با تزريق واكسن و نشانهگذاري آنها با استفاده از قلاده انجام ميشود. همچنين سگهاي بيمار معدوم و سگهاي مشكوك معدوم يا قرنطينه ميشوند. براي كنترل بيماري در جمعيت سگهاي صاحبدار بايد حداقل 70 درصد از آنها را واكسينه كرد.
اقدامات اوليه بعد از گزش انسان توسط حيوان بيمار چيست؟
در صورتيكه توسط حيوانات گزيده شديد براي جلوگيري از ابتلا به بيماري:
1 – محل گزش را به سرعت با آب و صابون و در صورت نبودن صابون با آب به خوبي بشوييد.
2 – از پانسمان كردن محل زخم پرهيز كنيد.
همين اقدام ساده ميتواند در بسياري از موارد از ابتلاي شما به بيماري هاري جلوگيري كند.
با اينهمه بايد جهت اطمينان در اولين فرصت به مراكز بهداشت مراجعه نماييد تا به شما واكسن و سرم ضدهاري تزريق شود.
توجه داشته باشيد كه اگر بيماري در انسان به موقع جلوگيري نشود و بيماري ظاهر گردد معمولاً انسان در عرض يك الي پنج روز بعد از بروز علائم باليني، ميميرد. در هر حال هاري غيرقابل درمان است و در نهايت باعث مرگ بيمار ميشود.
آيا ميتوان از گوشت دامهاي حلال گوشت كه توسط حيوان هار گزيده شده است استفاده كرد؟
در صورتيكه دام حلال گوشت توسط حيوان هار گزيده شود حداكثر تا 48 ساعت ميتوان آن را ذبح و بعد از جداسازي محل گزش، از گوشت آن استفاده كرد. اما بعد از سپري شدن اين مدت با توجه به اينكه ويروس در بدن حيوان رشد و تكثير و گسترش مييابد اين حيوانات را نميتوان ذبح و گوشت آنها را مورد مصرف قرار داد و بايد آنها را معدوم كرد. البته اين حيوانات را ميتوان حدود 6 ماه در قرنطينه قرار داد و در صورت عدم ظهور بيماري با انجام اقدامات خاص آنها عاري از بيماري اعلام كرد و از قرنطينه خارج نمود. اما در اين مدت حتي از شير آن دامها نبايد استفاده نمود و معمولا به علت هزينههاي بالا، قرنطينه اين دامها ميسر نيست و معدومسازي ترجيح دارد.
ويروس اشمالنبرگ
SCHMALLENBERG VIRUS (SBV)
تهيه شده توسط : دكتر علي صفر ماكنعلي ، كارشناس دفتر بررسي مبارزه و مراقبت از بيماريهاي دامي سازمان دامپزشكي كشور[1]
مقدمه :
در فواصل زماني ماههاي اگوست و اكتبر سال 2011 ميلادي رخداد هايي از يك بيماري در گاوهاي بالغ كه منجر به تب كم و خفيف و كاهش شير كاهش اشتها و اسهال شد در كشورهاي آلمان و هلند گزارش شد، بر اساس بررسي هاي بعمل آمده مشخص گرديد كه اين بيماري يك بيماري نوپديد در دام مي باشد و از آنجاييكه براي اولين بار در ماه نوامبر سال 2011 ميلادي در شهري كوچك بنام اشمالنبرگ در كشور آلمان گزارش گرديد به همين خاطر اين نام را بر آن نهادند و بعنوان يك بيماري نوپديد (emerging disease ) توسط سازمان جهاني بهداشت دام نيزمعرفي گرديد ، از نظر بازه زماني از ابتداي ماه آگوست سال 2011 ميلادي در كشورهاي هلند و آلمان رخداد هايي از اين بيماري با علائم تب، كاهش شير، بي اشتهايي ، و در مزارع كشور آلمان اسهال در گاو گزارش شد، گله هاي مبتلا در طي بازه زماني دو تا سه هفته با ميزان ابتلاي بالا (20 تا 70 درصد ) و بعضي از دامهاي گله هاي درگير در طي يك بازه زماني چند روزه بهبود پيدا كردند.
سبب شناسي ويروس SBV :
يك ويروي RNA تك رشته ايي داراي پوشش مي باشد ، ويروس از خانواده Bunyaviridae مي باشد و از جنسOrthobunyavirus مي باشد و مرتبط با ويروسهاي سروگروپهاي Simbu مي باشد . داده هاي حاصل از سكونس نشان مي دهد كه اين ويروس نزديكترين ارتباط را با ويروس Shamonda دارد
ويژگيهاي ويروس اشمالنبرگ
مطالعات مولكولي نشان مي دهد كه ويروس يك ويروس جديد مي باشد و به جنس Orthobunyavirus سرو گروه Simbu تعلق دارد، ويروسهاي اين گروه داراي ويژگيهاي خاصي مي باشند از :
· در حال حاضرفرضيه ها دال بر اين است كه عامل اين بيماري توسط ناقلين بند پاه، عمدتا توسط مرحله midge جنس Culicoides ، حشرات و كنه پخش مي شوند
· در حياط وحش و نشخواركنندگان پيدا مي شوند
· بعضي از ويروسهاي اين گروه همانند ويروس آكابان باعث نواقص مادرزادي در نتاج نشخواركنندگان آلوده مي شوند . نوزادن دامي متولد شده داراي بي نظمي هاي عصبي، فلجي فلاكسيد، كوري ، تردد بيش از حد معمول عدم تعادل و تحريك پذيري بيش از حد معمول مي باشند .
· انتقال عمودي از طريق جفت به نوزاد تاييد شده است
مقاومت نسبت به عوامل فيزيكي و شيميايي :
دما: در دماي 50 تا 60 درجه سلسيوس بمدت 30 دقيقه ويروس غير فعال مي شود
ضد عفوني كننده و مواد شيميايي : به ضد عفوني كننده معمول ( سديم هيپوكلريد 1% ، گلوتار آلدئيد2% ، اتانول 70% و فرمالدئيد) حساس مي باشد
بقائ : خارج از بدن ميزبان و ناقل، بمدت طولاني قادر به بقا نمي باشد
اپيدميولوژي بيماري :
بر اساس مطالعات اپيدميولوژيك انجام گرفته ويروس ابتدا توسط ناقلين به دام حساس منتقل مي شود و سپس بصورت عمودي از مادر به نتاج منتقل مي شود، ويروس اشمالنبرگ در دامهاي گاو، گوسفند و بز و گاو ميش كوهان دار (Bison )جدا شده است با توجه به گزارشات ارسالي توسط دامپزشكي هاي كشور هاي آلوده ميزان ابتلا ي ظاهري ( Apparent morbidity rate ) اين بيماري بين 4 تا 17 درصد ، ميزان مرگ و مير در بين مبتلايان ( Case fatality rate ) 100 درصد گزارش شده است ، بيماري يك بيماري Vector borne مي باشد.انتقال عامل بيماري از دام آلوده به دام سالم از طريق تماس نامحتمل مي باشد.
گزارشهاي ارسالي حكايت از آن داشته كه بيماري تا پايان ماه سپتامبر ادامه پيدا كردو متعاقبا تعداد موارد كاهش ودر پايان ماه اكتبر بيماري متوفق شد. در آلمان گزارشات به شمال رين وستفاليه محدود مي شد جاييكه تعداد 80 فارم درگير شده بودند. در كشور هلند بيش از 120 فارم درگير شدند كه غالبا در شرق كشور هلند بودند .
از ماه نوامبر سال 2011 به بعد گزارشاتي از سقط و زنده زايي همراه با نارسايي هاي مادر زادي در زمان تولد كه غالبا در گوسفند و در گاو بز با كج شدن گردن (Torticollis) جمع شدن دست و پا (Arthrogryposis) و نارسايي مغزي (Hydranencephaly) گزارشاتي منتشر شده است ، چنين مواردي در تمامي نواحي كشور هلند، در شمال كشور آلمان، و در غرب و شرق كشور بلژيك گزارش شده است .
در قوچ علائم باليني گزارش نشده است . اين يافته ها در حال حاضر در كشور هلند و در منطقه با احتمال خطر بالا در شمال كشور فرانسه براساس تصميم سازمان هاي ذيصلاح آنها گزارش كردني مي باشند.
آزمايش هاي اوليه انجام گرفته توسط پژوهشكده فريدريك لوفلر (Friedrich Loeffler Institute) در كشور آلمان مشخص كرده است كه رخداد بدليل بيماري هاي بلوتانگ، بيماري خونريزي دهنده اپي زوتيك، تب دره ريفت، اسهال ويروسي گاو ( BVD ) و ساير پست ويروسها نمي باشد ، اما در تعداد 9 مورد از يكصد مورد نمونه برداري شده از تعداد 14 فارم در كشور آلمان بروش PCR به ويروس بيماري جديد مثبت بودند .. در كشور هلند هم بهمين صورت تعداد 18 نمونه از 50 نمونه گاوهاي با علامت باليني اسهال به اين ويروس مثبت بودند. در هر دو كشور هلند و آلمان در مناطقي كه بيماري وجود نداشت و به عنوان گروه كنترل از آنها نمونه برداري كرده بودند اين ويروس جديد پيدا نشد .
در بين نمونه هاي اخذ شده از دامهاي بيمار ويروس جدا سازي ، تكثير شد و در تعدادي از گاوهايي كه بصورت تجربي آلوده شده بودند اين عامل ايجاد بيماري ( تب و اسهال) و ويرمي كرد . همچنين در كشور هلند نارسايي هاي مادر زادي در بره و بزغاله بدليل اين ويروس اثبات گرديد (اخيرا تعداد 55 فارم گوسفند، يك فارم مثبت بز، تعداد 82 فارم گاو، 115 فارم گوسفندو 7 فارم بز با علائم تغيير شكل در نتاج و سقط گزارش شده است ) .
در كشور بلژيك تعداد 17 فارم گوسفند ( در تعداد 10 فارم گاو، 1 فارم بز تغيير شكل در اندامها را گزارش داده اند) ، تعداد 14 فارم گوسفند ( با تعداد 6 فارم گاو با گزارش تغيير شكل و نتيجه مثبت ويروس در بالغين) گزارش شده است .همچنين از يك گوساله كه مرده زا بوده است در كشور آلمان ويروس جدا شده است .
اين ويروس جديد بصورت تجربي فعلا ويروس اشمالنبرگ (Schmallenberg Virus (SBV ناميده شده است . در حال حاضر ويروس در تعداد هفت كشورآلمان، هلند، بلژيك، فرانسه، لوگزامبورگ ايتاليا، و انگلستان گزارش شده است
يافته هاي باليني بيماري :
تظاهرات باليني اين بيماري از گونه اي به گونه ي ديگر فرق مي كند در گاوهاي بالغ يك شكل خفيفي از تظاهرات باليني در فصل فعاليت ناقلين ديده مي شود، نارسايي هاي مادرزادي ( تغيير شكل اعضائ در گاو، گوسفند، بز و بيسون ) را در اغلب موارد در نوزادن گزارش ده است، در بعضي از گوسفندان شيري هم اسهال گزارش شده است
علائم باليني در گاو :
· علائم معمولا ظاهر نمي شوند، ولي در حالت حاد در زمان فعاليت ناقلين علائم زير ديده مي شود
o تب ( بالاي 40 درجه سانتي گراد)
o شرايط عمومي متعادل نيست
o بي اشتهايي
o كاهش توليد شير تا 50 درصد
o اسهال
o بصورت فردي بهبود دام آلوده طي يك دوره زماني چند روزه حاصل مي شود ، ولي در سطح گله در يك دوره زماني دو تا 3 هفته گله بهبود مي يابد
· زنده زايي و تغيير شكل اعضائ ( در گوساله ها، بره و بزغاله ها)
· آرتروگريپوز
· هيدرانسفالوپتي
· كوتاه شدن فك تحتاني ( Brachygnthia inferior )
· آنكيلوز
· گردش گردن ( تورتيكوليس )
· اسكوليوسيس
· درصد بره هاي با تغيير شكل اعضائ تا حال حاضر تا 25 درصد گزارش شده است
· در بره هاي تازه متولد شده كه داراي شكل غير طبيعي ( malformation ) هستند حالات زير ديده مي شود :
o هيدرا انسفالي
o هيپو پلاژي سيستم عصبي مركزي
o پور انسفالي
o ادم زير جلدي ( در گوساله ها)
تشخيص تفريقي بيماري :
با بيماريهاي زير بايستي تفريق شود :
· بلو تانگ
· بيماري خونريزي دهنده اپي زوتيك
· تب برفكي
· اسهال ويروسي گاو ( BVD )
· بيماري مرز و ساير پستي ويروس ها
· هرپس ويروس تبپ 1 گاو و ساير هرپس ويروس هاي
· تب دره ريفت
· مواد سمي
· تب بي دوام گاوي ( Bovine Ephemera Fever )
نمونه هاي استاندارد براي تشخيص بيماري :
در دام زنده بالغ :
· خون EDTA
o سرم (حداقل 2 ميلي ليتر )
از نوزادان مرده زاييده :
بافت مغز، سيستم عصبي مركزي ، طحال و خون براي تشخيص هاي پاتولوژيكي
از نوزادن زنده متولد شده ( ترجيحا قبل از مصرف آغوز)
سرم و مكونيوم
جفت و مايعات آمنيوتيك
روشهاي تخيص آزمايشگاهي :
1. تست مولكولي Real Time PCR
2. جدا سازي ويروس از طريق كشت سلولي
3. ايميونوفلورسنت غير مستقيم
4. تست خنثي سازي
درمان :
در حال حاضر درمان ويژه اي و يا واكسني براي اين بيماري وجود ندارد ، تغيير شكل در بره ها بدليل بيماري مشكلات متعددي را در زمان زايمان مي تواند بوجود بياورد ، از بكار بردن نيروي زياد براي بيرون آوردن نوزاد خودداري شود و صرفا زماني كه جنين مرده باشد اقدام به فيتوتومي شود
پيشگيري بهداشتي :
· كنترل ناقلين بيماري مي تواند در زماني كه ناقلين فعال هستند باعث كاهش انتقال عامل بيماري بشود
· به تاخير انداختن قوچ اندازي در گله ها مي تواند در كنترل بيماري موثر باشد
تحليل و برآورد وضعيت بيماري
هنوز مباحث ناشناخته متعددي در خصوص ناقل انتقال ويروس، توزيع جغرافيايي ، قابليت انتقال دامهاي آلوده و منشائ ويروس در رابطه با اين ببيماري وجود دارد
ويروس عامل اين رخداد جداسازي شده است اما از آنجاييكه در حال حاضر تست سرولوژيكي برا ي تعيين آنتي بادي حاصل از ويروس وجود ندارد بنابراين ديده وري (سرويلانس) سرولوژيكي در حال حاضر امكان پذير نمي باشد و اين موضوع مانع رديابي و ديده وري ما در سيستم دامژزشكي مي باشد ، ولي تهيه و تاييد يك تست سرولوژيكي توسط متخصصان هلندي و آلماني شروع شده و در آينده نزديك از آن براي ديده وري و غربالگري استفاده خواهد شد .
راههاي احتمالي ورود ويروس بداخل يك كشور :
ورود دام زنده بظاهر سالم كه آلوده به ويروس اشمالنبرگ مي باشد (دام از نظر باليني سالم ولي از نظر پاراكلينيكي آلوده باشد )
ورود ناقلين آلوده به ويروس اشمالنبرگ از مبادي مناطق و كشورهاي آلوده به ويروس
احتمال خطر براي بهداشت عمومي :
از آنجاييكه تعداد معدودي از Orthobunyaviruses مشترك بين انسان و دام مي باشند و با توجه به بيانيه رسمي سازمان جهاني بهداشت دام كه در ماه فوريه سال 2012 ميلادي صادر گرديد و همچنين تجزيه و تحليل خطرات احتمالي بعمل آمده توسط متخصصان كشور هلند و تاييد اين ارزيابي توسط مركز كنترل و پيشگيري بيماريهاي اتحاديه اروپا ، احتمال خطر سرايت اين ويروس به انسان نامحتمل مي باشد . عليرغم اين موضوع به كشاورزان ، دامپروران و دامپزشكان توصيه مي شود كه معيارهاي بهداشتي را در زمان كار با موارد سقط در دام رعايت كنند
دستورالعملهاي كاهش خطرات احتمالي
· اعمال سيستم سرويلانس بشكل Scanning
· اعمال سرويلانس هدفمند Targeted surveillance
· بررسي همه جانبه رخداد بيماري در صورت وقوع
· مطالعات مترو لوژيكي
Arthrogryposis due to SBV in Germany Infected Lamb
(Photo: Kreisverwaltung)
توجه :
از آنجاييكه دانش مرتبط با اين ويروس جديد خيلي سريع در حال تغيير مي باشد ، لذا اطلاعات فوق بر اساس دانش امروزي ما مي باشد
منابع :
1. Friedrich-Loeffler-Institut – Update of Information on ‛Schmallenberg virus’: http://www.fli.bund.de/de/startseite/aktuelles/tierseuchengeschehen/schmallenberg-virus.html
2. Friedrich-Loeffler-Institut – New Orthobunyavirus detected in cattle in Germany: http://www.fli.bund.de/fileadmin/dam_uploads/press/Schmallenberg-Virus_20111129-en.pdf
3. Friedrich-Loeffler-Institut – Schmallenberg virus factsheet: http://www.fli.bund.de/fileadmin/dam_uploads/tierseuchen/Schmallenberg_Virus/Schmallenberg-Virus-Factsheet-20120119-en.pdf
4. National institute of public health and the environment – Risk Profile Humaan Schmallenbergvirus: http://www.rivm.nl/dsresource?objectid=rivmp:60483&type=org&disposition=inline
5. European Centre for Disease Prevention and Control, Risk assessment: New Orthobunyavirus isolated from infected cattle and small livestock – potential implications for human health: http://ecdc.europa.eu/en/publications/Publications/Forms/ECDC_DispForm.aspx?ID=795
6. The Center for Food Security and Public Health, Iowa State University - Akabane Disease. September 2009 – Akabane disease card. Available at: http://www.cfsph.iastate.edu/Factsheets/pdfs/akabane.pdf
7. Public Health Agency of Canada - California serogroup - Material Safety Data Sheets http://www.phac-aspc.gc.ca/lab-bio/res/psds-ftss/msds27e-eng.php
8. Direction générale de l’alimentation - Note de Service du 4 janvier 2012 : Emergence orthobunyaviridé (Schmallenberg virus) – surveillance du territoire pendant l’hiver 2011/2012 : http://agriculture.gouv.fr/IMG/pdf/DGALN20128007Z.pdf
9. Mosquito-borne viruses in Europe, Zdenek Hubálek, in Vector-Borne Diseases: Impact of Climate Change on Vectors and Rodent Reservoirs, Berlin, 27 & 28 September 2007: http://www.umweltbundesamt.de/gesundheit-e/veranstaltungen/vector-borne-diseases/06_%20Hubalek.pdf
10. Peaton virus: a new Simbu group arbovirus isolated from cattle and Culicoides brevitarsis in Australia - St George T.D., Standfast H.A., Cybinski D.H., Filippich C., Carley J.G., Aust. J. Biol. Sci., 1980, 33 (2), 235–43. http://www.publish.csiro.au/?act=view_file&file_id=BI9800235.pdf
11. Distribution and prevalence of Mermet virus infections in the central United States. Calisher C.H., Ahmann S.J., Grimstad P.R., Hamm J.G., Parsons M.A. Am. J. Trop. Med. Hyg., 1981, 30 (2), 473–6.
12. An outbreak of Oropouche virus diease in the vicinity of santarem, para, barzil. Pinheiro F.P., Travassos da Rosa A.P., Travassos da Rosa J.F., Bensabath G. Tropenmed. Parasitol., 1976, 27 (2), 213–23.
13. ProMED-Mail from Published Date: 2011–11-19 Subject: PRO/AH/EDR> Undiagnosed illness, bovine - Germany, Netherlands (02): new virus susp. Archive number: 20111119.3404: http://www.promedmail.org/direct.php?id=20111119.3404
14. Hoffmann B, Scheuch M, Höper D, Jungblut R, Holsteg M, Schirrmeier H, et al. Novel orthobunyavirus in cattle, Europe, 2011. Emerg Infect Dis 2012 Mar [08/02/2012]. http://dx.doi.org/10.3201/eid1803.111905
15.
http://www.defra.gov.uk/animal-diseases/files/schmallenberg-brief-120112.pdf
16.
17.
http://www.oie.int/fileadmin/Home/eng/Our_scientific_expertise/docs/pdf/Schmallenberg_virus.pdf
[1] Email:makenali@gmail.com , web site: www.makenali.com
بيماري مرس
انتخاب حالت کور رنگی
سرخ کوری سبز کوری آبی کوری سرخ دشوار بینی سبز دشوار بینی Blue difficult to see تک رنگ بینی تک رنگ بینی مخروطیتغییر رنگ فونت:
رنگ اصلی:
رنگ دوم:
تغییر رنگ پس زمینه:
تغییر اندازه فونت:
تغییر فاصله بین کلمات:
تغییر فاصله بین خطوط:
تغییر نوع موس:
تغییر فونت