• 1399/07/07 - 12:18
  • تعداد بازدید: 15093
  • زمان مطالعه : 38 دقیقه

آشنایی با بیماری IBH در طیور

  Inclusion body hepatitis

مروری بر بیماری IBH در طیور

دفتر بهداشت و مدیریت بیماریهای طیور، زنبور عسل و کرم ابریشم (سال 1399)

  ترجمه و گردآوری : ابوالفضل رجب (D.V.M.PH.D)

 

مقدمه

آوی آدنوویروس­ها به طور گسترده­ای در گله­های تجاری جهان پراکنده بوده و گستره­ی وسیعی از حدت­ها و علائم بالینی را نشان می­دهند. عفونت­های آدنوویروسی با دامنه­ی وسیعی از علائم بالینی هپاتیت­های دارای گنجیدگی (IBH)، پنومونی و تراکئیت، خراش سنگدان، التهاب پیش معده و پانکراتیت در جوجه­ها می­باشند. اهمیت حضور عفونت­های آدنوویروسی نه تنها به دلیل خسارات اقتصادی مرتبط با مرگ و میر (30-10 درصد) و کاهش راندمان است، بلکه ناشی از تأثیرات ویروس در تعامل با دیگر ویروس­ها نیز می­باشد. برخی سویه­های آدنوویروس منجر به کاهش شدید لنفوسیت­ها در بورس، تیموس و طحال می­شوند که این خود کاهش ایمنی را در بر خواهد داشت.

آدنوویروس برای اولین بار در سال 1950 همراه با علائم کلینیکی در بلدرچین جداسازی شد. از آن زمان آدنوویروس­ها در تمام گونه­ها و نژادهای ماکیان و سایر پرندگان جداسازی شدند.

آدنوویروس­های مرغی دارای 12 سروتیپ هستند که به عنوان آلوده کننده­های ماکیان صنعتی شناخته می­شوند و در 5 ژنوتیپ که با حروف A تا E مشخص می­شوند، قرار می­گیرند. در کشورهای مختلف در مورد حضور آدنوویروس­ها و سروتیپ­ها و سویه­های موجود، اپیدمولوژی، پاتوژنیسیته، میزان خسارت وارده تحقیقات بسیاری به عمل آمده است.

هپاتیت دارای گنجیدگی به عنوان یک بیماری مهم اقتصادی در جوجه­های گوشتی 3 تا 6 هفته­ای مطرح می­باشد و عامل آن یک آدنوویروس است. بیماری با شروع ناگهانی مرگ و میر 10-1 درصد نشان داده شده ولی گاهاً به 40-30 درصد می­رسد. سروتیپ­های مختلفی از آدنوویروس­های پرندگان باعث عفونت­های IBH می­شوند، به خصوص سروتیپ­های مربوط به ژنوتیپ­های E و D مسبب آسیب­های کبدی جدی متعاقب عفونت IBH هستند.

مطالعات و تحقیقات چند سال اخیر نشان داده است که این فرضیه که آدنوویروس­های ایجاد کننده بیماری IBH به عنوان عامل ثانویه هستند که بعد از بیماریهای تضعیف کننده سیستم ایمنی مانند گامبورو و یا CAV (بیماری کم خونی عفونی) بروز می­کنند صحیح نبوده و آدنوویروس­های ایجاد کننده بیماری IBH به عنوان عامل اولیه پاتوژن به حساب می­آیند و مطالعات مختلف در کشورهای کانادا، آمریکا، زلاندنو، استرالیا، لهستان مؤید این مطلب بوده است.

طبقه بندی سویه ها

هگزون به عنوان مهم­ترین پروتئین کپسید آدنوویروس محسوب می­شود و دارای تیپ، گروه و تحت گروه اختصاصی شاخص آنتی ژن است که آنتی­بادی اختصاصی علیه آن ساخته می­شود. شاخص اختصاصی گروه توسط آوی آدنوویروس عرضه می­شود، اما توسطSiadenovirus و Atadenovirus ارائه نمی­شود. شاخص­های اختصاصی که موجب تولید آنتی بادی می­شوند، می­توانند موجب خنثی کردن عفونت زایی ویروس شوند، بنابراین از آزمون خنثی سازی به صورت رایج برای تشخیص سروتیپ­ها استفاده می­شود.

طبقه بندی بر اساس ایمنی زایی و خصوصیات محافظت کننده

آنتی بادی­های خنثی کننده که بر ضد اپی توپ­های اختصاصی ویروس تولید می­شود موجب محافظت می­شوند. اما اطلاعات در مورد گسترش اپی توپ­ها و مدت ایمنی محدود است.

طبقه بندی

تعیین گونه در خانواده آدنوویروس­ها به وجود حداقل دو معیار وابسته است که شامل محاسبه فاصله تبارشناختی، قطعات آنزیم محدود کننده، میزبان، پاتوژنیسیته، خنثی سازی متقاطع و توانایی نو ترکیبی ژنی می­باشد. در جنس Aviadenovirus (آدنو- ویروس­های پرندگان) 5 گونه وجود دارد که با حروف A تا E مشخص می­شوند و بر اساس الگوهای مولکولی قطعات آنزیم محدود کننده و توالی ژنی تقسیم می­شوند.

تا کنون توالی نوکلئوتیدی ژن­های FAdV-C, FAdV-D, FAdV-A و FAdV-E به صورت کامل شناسایی شده است، که توانایی مطالعات کامل فیلوژنیک گونه­های مختلف آدنوویروس را با میزان تشخیص نوکلئوتیدی 52 تا 72 درصد به ما می دهد. ویروس­های یک گونه نیز می­توانند با آزمون خنثی سازی متقاطع به سروتیپ و ژنوتیپ تقسیم شوند.

بر اساس تقسیم بندی­های صورت گرفته، آدنوویروس مرغی گونه­ی A شامل سروتیپ یک (FAdV-1  یا ویروس CELO)، گونه­ی B شامل سروتیپ پنج (FAdV-5)، گونه­ی C شامل سروتیپ­های چهار و ده (FAdV-10 , FAdV-4)، گونه­ی D شامل سروتیپ­های دو، سه، نه و یازده (FAdV-11 , FAdV-9, FAd-3, FAdV-2) و گونه­ی E شامل سروتیپ­های شش، هفت، هشت آ و هشت ب
(FAdV8b- FAdV8a- FAdV7- FAdV6) می­باشند.

DIFFERENT SPECIES (CENOTYPES) AND

SEROTYPES OF AVIAN ADENOVIRUSES

Fowl Adenovirus A

Serotypes : Fowl adenovirus 1 (FAdV-1)

 

Fowl Adenovirus B

Serotypes : Fowl adenovirus 5 (FAdV-5)

 

Fowl Adenovirus C

Serotypes : Fowl adenovirus 4 (FAdV-4)

Fowl adenovirus 10 (FAdV-10)

 

Fowl Adenovirus D

Serotypes :

Fowl adenovirus 2      (FAdV-2)

Fowl adenovirus 3      (FAdV-3)

Fowl adenovirus 9     (FAdV-9)

Fowl adenovirus 11      (FAdV-11)

 

Fowl Adenovirus E

Serotypes :

Fowl adenovirus 6         (FAdV-6)

Fowl adenovirus 7         (FAdV-7)

Fowl adenovirus 8a      (FAdV-8a)

Fowl adenovirus 8b      (FAdV-8b)

There are 12 recognized serotypes in the five genotypes.

تاریخچه

به دنبال اولین گزارش جداسازی آدنوویروس پرندگان در سال 1950، در دهه­های اخیر جداسازی آدنوویروس از پرنده­های سالم و بیمار در مناطق جغرافیایی مختلف با استفاده از آزمون خنثی سازی متقاطع صورت گرفت. در سال­های اخیر نشان داده شد که ویروس بیماری بورس عفونی و ویروس کم خونی عفونی جوجه­ها (CIAV) می توانند حدت ویروس FAdV را افزایش دهند. بعدها مطالعات تجربی و فیلدی نقش اولیه FAdV را در ایجاد عفونتی خاص، وابسته به حدت آن اثبات کرد.

آسیب شناسی و همه گیر شناسی

وقوع و گسترش

FAdV در سراسر جهان گسترش دارد و در تمام گونه­های طیور اهلی و در تمام سنین مشاهده می شود. سایر گونه های پرنده نسبت به عفونت FAdV حساس هستند، ولی این موضوع به صورت کامل بررسی نشده است.

اهمیت اقتصادی

با توجه به متنوع و زیاد بودن بیماری­های ناشی از آدنوویروس­ها به خصوص FAdV، بیان اهمیت اقتصادی آن مشکل است. با این وجود، تلفات بالا در درگیری با سویه­های حاد FAdV-4 و عقب ماندگی از رشد در عفونت های IBH و ساییدگی سنگدان خسارات اقتصادی زیادی را به دنبال دارد.

تکثیر ویروس

تکثیر آدنوویروس به 2 مرحله تقسیم می شود؛ مرحله اول با ورود ویروس به داخل سلول میزبان و انتقال DNA ویروس به هسته سلول است و به دنبال آن رونویسی و ترجمه ژن­های زودهنگام. به دنبال تولید پروتئین­های ژن­های زودهنگام، عملکرد سلول برای تکثیر DNA ویروس تغییر کرده و موجب رونویسی و ترجمه ژن های دیرهنگام و تولید پروتئین های ساختاری ویروس می شود.

تجمع پروتئین های ویروس به شکل ویریون در داخل هسته سلول میزبان انجام شده و با تخریب غشای هسته و سلول، ویروس آزاد می شود؛ اگرچه این اطلاعات بیش تر از آدنوویروس های پستانداران اخذ شده و FAdV از نظر کد کردن ژن های اولیه تکثیر با بقیه آدنوویروس ها متفاوت است.

بیماری زایی

به دلیل این که نقش FAdV به عنوان پاتوژن اولیه  به روشنی شناخته نشده است، فاکتورهای تعیین کننده پاتوژنیسیته هنوز به طور کامل شناخته نشده اند. سروتیپ های مختلف و سویه­های متفاوت آن ها می­تواند بیماری و میزان مرگ و میر مختلفی را ایجاد کند. توانایی بقا و رشد آن در تاندون جنین جوجه مورد مطالعه قرار گرفته است. در بعضی از جدایه­ها ارتباط بین حدت و ژنوتیپ پیدا شده ولی بین سروتیپ و حدت پیدا نشده است. در مقایسه با سایر سویه­ها، FAdV-1 می­تواند در همستر ایجاد تومور کند و سلول­های انسان و همستر را تغییر دهد.

در بسیاری از مطالعات نحوه تلقیح، سن پرنده و دوز ویروس به عنوان عوامل مهم در ایجاد بیماری محسوب شده­اند. بسیاری از سروتیپ­ها در صورت انتقال به روش معمول بیماری زا نیستند اما در خصوص تزریق عامل، بسیار حاد و بیماری زا هستند. یکی از خصوصیات سویه­های بسیار حاد FAdV این ا­ست که در صورت ایجاد عفونت به روش دهانی یا چشم و بینی تلفات بالایی ایجاد می کنند.

عفونت هم زمان با بیماری گامبورو و کم خونی عفونی جوجه موجب افزایش بیماری زایی بعضی از سویه های FAdV می شوند. در مقایسه با آن، حضور هم زمان پاروویروس و آدنوویروس در محیط کشت سلولی موجب کاهش بیماری زایی و عفونت زایی آن می شود.

متعاقب آلودگی تجربی جوجه های SPF در اولین روزهای زندگی، از طریق روشهای معمول، در ابتدا آدنوویروس­ها در اپی تلیوم روده باریک و بزرگ رشد می­کنند. سپس ویرمی و بعد رونوشت برداری ویروس در خیلی از اندامها مثل کبد، دستگاه تنفس، بورس، طحال و مغز استخوان رخ می­دهد. ولی در شرایط مزرعه عفونت با آدنوویروس­ها در در خلال چند روز اول زندگی مشخص نمی شود. بنابراین در انگلستان جدا کردن آدنوویروس طی هفته اول زندگی جوجه­های گوشتی غیرمعمول است. ولی به طور معمول از سه هفتگی به بعد احتمال جدا کردن آدنوویروس­ها از جوجه­ها وجود دارد. در این ارتباط ویروس به سهولت از مدفوع، موکوس چشم و بینی و بورس جدا می­شود. بندرت ممکن است آدنوویروس­ها را از اندامهای داخلی پرندگان سالم جدا کنند و در این موارد معمولاً ویرمی رخ نداده است. در عفونت طبیعی با آدنوویروس­ها، ویروس در حدود 3 هفته از طریق مدفوع به محیط دفع می شود و اوج دفع ویروس از روز چهارم تا هفتم بعد از آلودگی خواهد بود. بنابراین در پرندگان بیمار، آدنوویروس اغلب از اندامهای داخلی قابل جدا کردن است. در این موارد مشخص نیست که آدنوویروس به عنوان عامل اولیه بیماری، عامل بیماریزای ثانوی و یا یک همزیست در بافت آلوده است.

ماکیان آلوده به آدنوویروس­ها در تمام طول زندگی حامل ویروس خواهند بود. حاملین ویروس احتمالاً در تمام طول زندگی در فواصل زمانی ویروس را به محیط دفع می کنند. فعالیت مجدد ویروس نهفته باعث فراخوانی مجدد آنتی بادی می­شود، و اگر پرنده در حال تخمگذاری باشد ویروس از طریق تخم مرغ نیز دفع خواهد شد. در مزرعه ممکن است ماکیان به طور همزمان با بیش از یک سروتیپ از آدنوویروس ها آلوده شوند.

آسیب شناسی

اولین مکانی که در این بیماری تحت تأثیر قرار می گیرد، کبد است. اما ممکن است آسیب به سیستم خون ساز نیز دیده شود. آنمی آپلاستیک دیده شده احتمالاً به دلیل عفونت با ویروس کم خونی عفونی جوجه بوده است. در بیماری IBH، کبد کم رنگ، شکننده و متورم است. نقاط کوچک سفید و نقاط پتشی و اکیموز و خون ریزی نیز می تواند در کبد مشاهده شود.

گنجیدگی­ها در هپاتوسیت­ها، می­تواند ائوزینوفیلیک و بزرگ و گرد با کناره­های کم رنگ و در بعضی مواقع بازوفیلیک باشد.

اجزای ویروسی فقط در سلول­ هایی دیده می­ شود که دارای گنجیدگی­ های بازوفیلیک باشد و در سلول­هایی که دارای گنجیدگی­های بازوفیلیک باشد و در سلول­هایی که دارای گنجیدگی­هایی که ائوزینوفیلیک باشند به شکل گرانول یا رشته ای دیده می شود. جراحاتی مانند آتروفی بورس فابرسیوس و تیموس، آپلازی مغز استخوان و هپاتیت در این بیماری دیده می شود. در طی بررسی های هیستومورفومتریک، گلومرولونفریت نیز در درگیری با IBH مشاهده شده است.

سندرم هیدروپری کاردیوم (HS)

در موارد درگیری با سندرم هیدروپری کاردیوم، تجمع مایع شفاف و به رنگ کاهی در کیسه پری کارد قلب، ادم ریوی، کبد رنگ پریده و متورم و کلیه بزرگ با دژنراسیون توبول­ها دیده می­شود. (خون ریزی­های پتشی و نقاط نکروزه به همراه نفوذ سلول­های تک هسته­ای در کبد و قلب مشاهده می شود). در هپاتوسیت­ها گنجیدگی­های بازوفیلیک قابل رؤیت است. بر اساس گزارشی، سندرم هیدروپری کاردیوم به همراه نکروز نقطه­ای پانکراس و زخم سنگدان مشاهده شد. درگیری با این ویروس می تواند منجر به تضعیف ایمنی شدید با تخلیه لنفوسیت های B و T از عقده های لنفاوی گردد.

بیماری تنفسی

التهاب نزله­ای نای به همراه افزایش ترشحات موکوسی از علایم تنفسی رایج درگیری با این ویروس است. پرخونی ریه به همراه افزایش ضخامت دیواره نای به دنبال عفونت دیده می­شود. جراحات میکروسکوپی شامل از بین رفتن مژه ها، نکروز سلول­های اپی تلیال، گنجیدگی داخل هسته­ای و ارتشاح گلبول­های سفید تک هسته­ای به لایه لامینا پروپیا می­باشند. پنومونی بینابینی نیز گاهی اوقات دیده می­شود. جراحات میکروسکوپی شامل از بین رفتن مژه ها، نکروز سلول­های اپی تلیال، گنجیدگی­های داخل هسته­ای و ارتشاح پنومونی بینابینی نیز گاهی اوقات دیده می شود.

پانکراتیت نکرونیک و زخم سنگدان

پانکراتیت کانونی و زخم سنگدان در عفونت مرغ گوشتی در ژاپن گزارش شده است. گنجیدگی­های داخل هسته­ای در سلول­های گلانورلار سلول­های اپی تلیال حاوی آنتی ژن­ های آدنوویروس به همراه نکروز لایه کوئیلین و ارتشاح ماکروفاژ و لنفوسیت در لایه­ی لامینا پروپیا و عضلانی مشاهده می­شود. گنجیدگی­های داخل هسته­ای در سلول­های آسینی پانکراس دیده می­شود. پانکراتیت و زخم سنگدان ناشی از آدنوویروس در مرغ شاخدار نیز گزارش شده است.

بیماری

این موضوع بسیار مورد تأکید است که آدنوویروس­ها انتشار بسیار وسیعی در پرندگان سالم دارند و به طور معمول در تمام سیستمهای مدیریتی جدا می­شوند. این بدان معنا نیست که آدنوویروس­ها باعث بیماری نمی­شوند ولی بدان معناست که جدا کردن آدنوویروس از یک پرنده بیمار نمی­تواند ما را به این نتیجه برساند که این ویروس باعث بیماری گشته است.

آدنوویروس ها در واقع از همه موارد بالینی جدا می شوند. ولی اینها عمدتاً با هپاتیت همراه با گنجیدگیهای داخل سلولی، بیماریهای تنفسی، کاهش تولید تخم مرغ، اسهال، تنوسینوویت، کاهش رشد و افزایش ضریب تبدیل غذایی ارتباط دارند. نوعی آدنوویروس که باعث بیماری ای با نشانه های پانکراتیت، کم خونی و تخلیه بورس و طحال از لنفوسیت ها می شود جدا شده است. در گزارش اخیر همچنین بیان شده است که آلودگی با آدنوویروس ها در طیور گوشتی باعث افزایش چربی در مزانترها می شود.

سن میزبان

برخی از ویروس­ها در جوجه یک روزه می­توانند موجب تلفات شوند، اما در جوجه­های 10 روزه اتفاقی نمی افتد. حدت ویروس به سویه ویروس، نحوه ورود، سن پرنده و میزان عامل عفونی مرتبط می باشد.

دوران کمون

دوران کمون به دنبال انتقال طبیعی عامل کوتاه (24 تا 48 ساعت) است.

نشانه های بالینی

هپاتیت همراه با گنجیدگی با شروع ناگهانی تلفات که حداکثر آن بعد از 3-4 روز است و معمولاً روز پنجم کاهش می یابد، مشخص می شود اما گاهی 2 هفته ادامه می یابد. تلفات ممکن است به 10% برسد و گاهی اوقات تا 30% هم افزایش می یابد. معمولاً در جوجه های گوشتی 3-7 هفته مشاهده می شود اما در پرندگان کمتر از 7 روز و بیشتر از 20 هفته هم گزارش شده است. میزان ابتلا کم است و پرندگان مبتلا، حالت قوز کردن و ژولیدگی پرها را نشان می دهند و در عرض 48 ساعت تلف می شوند یا بهبود پیدا    می کنند. پرندگان دیگر در گله معمولاً سالم به نظر می رسند یا ممکن است برای چند روزی بی حال باشند. تبدیل غذایی و وزن گیری، معمولاً کاهش می یابند.

جراحات کالبد گشائی

طیور تلف شده اغلب در وضعیت خوب بوده که نشان دهنده دوره کوتاه بیماری است. در روی لاشه کم خونی عمومی اغلب همراه با خونریزی در عضلات سینه و ران و در تمام چربیهای بدن و اندامهای داخلی دیده می­شود. کبد بزرگ، متورم و کمرنگ با تظاهر چربی و خونریزی روی آن است. گاهی لکه­های نکروتیک نیز روی آن دیده می­شود. بطور کلی تغییرات متفاوتی در کبد طیور مشاهده می­شود. کلیه بزرگ، بی رنگ با نقاط خونریزی زیر کپسول و کریستالهای شبیه اورات و مغز استخوان چرب زرد رنگ و کم خون است. گاهی آب آوردگی پرده قلب مشاهده می­شود. کیسه فابریسیوس کوچکتر از حد معمول (3/1 اندازه طبیعی) است که شاید این حالت به علت آلودگی قبلی با بیماری گامبورو باشد. میزان گلبول قرمز به 0/5 تا 1/10 اندازه طبیعی می­رسد. طحال با اندازه متفاوت، بی رنگ و تظاهر دان دان دیده می­شود. در پیش معده بخصوص در محل اتصال به سنگدان نقاط خونریزی پراکنده موجود بوده که این نقاط در زیر مخاط سنگدان گاهی کشیده شده و باعث تیرگی محل شده و گاهی باعث افتادن غشاء سنگدان می­شود. در غشاء سروزی و موکوسی روده­ها نیز گاهی لکه­های خونریزی دیده می­شود. در بعضی اشکال بیماری فقط علائم کم خونی بدون تغییرات کبد دیده می­شود. در آزمایشات ریزبینی بیشتر جراحات در مغز استخوان، کبد، کلیه و بورس فابریسیوس است. در مغز استخوان بیشتر بافت چربی و سلولهای مزانشیمی دیده می­شود. در بافت کبد نقاط نکروز دیده که با گلبولهای قرمز و گاهی همراه با سلولهای ماکروفاژ و لمفوسیت پر شده­اند.

در بعضی از واگیری ها، جراحات مغز استخوان بسیار قابل توجه است که باریک و آبکی می شود.

بیماری تنفسی

آدنوویروس­ها غالباً از کیسه­های هوایی، ریه­ها و نای پرندگان مبتلا به بیماری تنفسی جدا می­شوند. برای ایجاد بیماری تجربی در پرندگان، موفقیتهای متنوعی گزارش شده است. چنین تصور نمی­شود که آدنوویروس­ها عاملین اولیه بیماریهای تنفسی باشند ولی در شرایطی که پرنده تحت تأثیر بیماری IBD و یا اسپری غلط واکسن IB در یکروزگی دچار تضعیف سیستم ایمنی شده باشد، آدنوویروس­ها به عنوان عامل ثانوی در قسمتهای پایینی دستگاه تنفس منجر به بیماری خواهند شد. التهاب خفیف تا متوسط نای همراه با افزایش ترشحات موکوسی، تنها آثار کالبدگشایی هستند.

آرتریت ویروسی/ تنوسینوویت

آرتریت، التهاب مفصل و تنوسینوویت، التهاب غلاف تاندون است. آدنوویروس ها معمولاً از مفصل یا تاندون های پرندگان دچار آرتریت و تنوسینوویت جدا می شوند. اما نقش دقیق آنها مشخص نشده است.

اثر بر رشد و تبدیل غذایی

گزارش نشان داده، که عفونت آدنوویروس سبب کاهش مصرف غذا می شود و البته شواهدی نیز وجود دارد که نشان می دهد عفونت های طبیعی سبب کاهش مصرف غذا و رشد می شوند.

کاهش تولید تخم مرغ

طبق گزارش­ها، عفونت آدنوویروسی سبب افت تولید 10 درصدی می شود و یا روی کیفیت پوسته تخم مرغ تأثیر می­گذارد. آدنوویروس­ها را می­توان از گله­های تجاری، زمانی که در بالاترین حد تولید و نطفه داری خود قرار دارد، جدا کرد. مواجه گله تخم گذار با یک آدنوویروس ممکن است سبب کاهش تولید تخم مرغ شود. البته در اکثر نظام­های مدیریتی امکان ندارد که پرنده به سن بلوغ جنسی برسد، بدون اینکه با تعداد زیادی از آدنوویروس­ها آلوده نشده باشد. به نظر می­رسد افت تولید تخم­مرغ به وسیله آدنوویروس­ها در ماکیان، چندان اهمیت ندارد.

انتشار

1- آدنوویروس­ها از راه تخم مرغ منتقل می شوند. انتقال عمودی، اهمیت زیادی دارد زیرا راه اصلی انتشار از نسلی به نسل دیگر است. سپس انتقال افقی از طریق تماس با مدفوع آلوده اتفاق می­افتد. در عفونت­های طبیعی، حدوداً 3 هفته آدنوویروس در مدفوع دفع می­شود و حداکثر میزان دفع آن بین 4-7 روزگی است. در گزارش دیگری مشاهده شده است که آدنوویروس­ها از 3 هفتگی به بعد دفع می­شوند و در گله گوشتی حداکثر دفع بین 4-6 هفتگی اتفاق می ­افتد. در گله ­های تخم گذار، دفع ویروس از 5-9 هفتگی به حداکثر مقدار خود می ­رسد و بعد از 14 هفتگی هم هنوز 70% است. ماکیان آلوده به آدنوویروس­ها، پتانسیل تبدیل شدن به پرنده حامل را دارند که این پرندگان احتمالاً ویروس را به صورت متناوب در طول زندگی خود دفع می کنند.

2. در صورت آلودگی با آدنوویروس­ها، معمولاً یک مرحله ثانویه دفع ویروس هم در زمان اوج تولید (پیک تولید) وجود دارد. تنش تولید یا سطوح بالای هورمون­های جنسی، منجر به فعال شدن مجدد ویروس­های نهفته می­شوند و ویروس از طریق تخم­مرغ منتقل خواهد شد. بدین ترتیب انتقال ویروس از نسلی به نسل بعد حداکثر مقدار خود می رسد.

3. انتشار افقی ویروس هم اهمیت دارد. ویروس در مدفوع و پوشش مخاطی بینی و کلیه ها و در همه ترشحات بدن حضور دارد. اما بیشترین میزان آن در مدفوع یافت شده است. انتقال افقی عمدتاً از طریق تماس مستقیم با مدفوع صورت می گیرد.

4. انتشار از طریق هوا، اهمیتی ندارد مگر اینکه پرندگان با ارگانیسم های بیماری زایی که سبب تنگی نفس می شوند مانند ویروس برونشیت عفونی، آلوده شوند که این تنها موردی است که انتشار از طریق هوا در آن مؤثر خواهد بود.

5. انتشار ممکن است از طریق مواد یا اشخاص و وسایل حمل و نقل آلوده به ویروس، انجام شود زیرا آدنوویروس ها در بیرون از بدن پرنده، نسبت به غیر فعال شدن، نسبتاً مقاوم هستند.

6. زمانی که آنتی بادی مادری کاهش پیدا می کند، دفع ویروس شروع می شود و جوجه هایی که در تماس با آنها هستند را آلوده می کند.

نحوه انتقال و حاملین

انتقال عمودی یکی از مهم ترین راه ها در گسترش FAdV است. آنتی ژن­های ویروس را می توان در زرده و سفیده تخم مرغ جنین دار تشخیص داد و ویروس­های جدا شده از مرغ آلوده در صورت انتقال به محیط کشت سلولی دوباره فعال خواهند شد.

این عامل یکی از مهم ترین موانع در ایجاد گله­های عاری از پاتوژن اختصاصی است. مدارکی مبنی بر عفونت مخفی توسط آدنوویروس­ها وجود دارد و می­تواند برای یک نسل در گله­های عاری از پاتوژن اختصاصی تشخیص داده نشود. اگرچه FAdV را می­توان از جوجه یک روزه نیز جدا کرد، اما معمولاً از هفته 3 به بعد جدا می شود. در مرغ­های گوشتی بیش ترین میزان دفع ویروس بین 4 تا 6 هفتگی است.

در گله های تخم­گذار جایگزین، بیش ترین میزان دفع ویروس بین 4 تا 9 هفته بعد از عفونت است، اما پس از 14 هفته میزان دفع به 70 درصد می رسد؛ به طوری که در مطالعه­ای 6 سروتیپ آدنوویروس از مزرعه نمونه برداری جدا شد. در یک مطالعه که از جوجه­های 8 روزه شروع به بررسی شد، تا 14 هفته بیش­ترین میزان دفع ویروس را نشان دادند و از 7 مزرعه آلوده 8 سروتیپ متفاوت جدا شد. معمولاً از یک مرغ آلوده نمی­توان هم زمان چند سروتیپ مختلف ویروس را جدا کرد، چرا که احتمال وجود ایمنی متقاطع در صورت تولید آنتی بادی­های خنثی کننده برای یک سروتیپ وجود دارد و مانع از تکثیر سایر سروتیپ­ها می گردد. در پیک تولید تخم مرغ نیز اغلب FAdV تشخیص داده می شود. احتمالاً استرس تولید تخم مرغ یا افزایش میزان هورمون های جنسی در این زمان، موجب فعال شدن مجدد ویروس و افزایش انتقال آن به نسل بعد می شود.

انتقال افقی ویروس نیز مهم است. ویروس می­تواند در مدفوع، مخاط نای و بینی و کلیه وجود داشته باشد. بنابراین ویروس می­تواند از راه­های مختلفی دفع شود، ولی مدفوع دارای بیش­ترین میزان ویروس است. ویروس هم چنین می­تواند در مایع منی حضور داشته باشد که خطر تلقیح مصنوعی را بالا می­برد. به دنبال عفونت دهانی جوجه­های 1 روزه یا 4 هفته­ای میزان دفع متفاوت است. مرغ­های مسن میزان کم­تری از ویروس را از طریق مدفوع دفع می­کنند و مدت دفع ویروس نیز کوتاه­تر است. انتقال افقی در داخل گله بیش­تر به وسیله تماس مستقیم با مدفوع است، اما می­تواند از طریق تنفسی نیز از راه نزدیک منتقل شود. سرعت انتقال و گسترش عفونت نیز در گله آرام بوده و چندین هفته طول می­کشد. این الگوی انتقال در گله­های آلوده به صورت نا­به­جا در جوجه­های عاری از پاتوژن اختصاصی نیز دیده می­شود و این گله­ها آدنوویروس را دفع می­کنند. در چنین شرایطی، احتمال حضور کانون­های زیادی از عفونت به دلیل فعال شدن مجدد ویروس­های قرار گرفته در فاز مخفی وجود خواهد داشت. گله­های گوشتی تجاری ممکن است از گله­های مادر مختلفی باشند که هر کدام از آن­ها دارای سروتیپ مختلفی از FAdV می­باشند. در نتیجه وقتی این جوجه­ها کنار هم جمع می­شوند، موجب ایجاد عفونت متقاطع با چندین سروتیپ می­شوند. انتقال از طریق هوا بین دو مزرعه اهمیت زیادی ندارد، غیر از زمان پایان دوره و تخلیه که می­تواند از طریق گرد و غبار بین دو مزرعه منتقل شود. انتقال می­تواند از طریق کارکنان و وسایل حمل و نقل، سینی­ها و گاری­های حمل تخم مرغ انجام گیرد.

تشخیص

تشخیص و جداسازی آوی آدنوویروس­ها

نمونه­های انتخابی برای جداسازی ویروس، مدفوع، سکال تانسیل، حلق، کلیه و اندام­های آلوده (مانند کلیه در IBH) می­باشد. سوسپانسیون 10 درصد از بافت مورد نظر در مورد FAdV در بافت­های کبد جنین مرغی، سلول­های کلیه جوجه یا LMH کشت داده می­شود. اگر تلاش برای جداسازی ویروس از سایر گونه­های پرنده صورت می­گیرد، می­توان از کشت سلولی آن پرنده یا کشت سلول مرغ استفاده کرد. تخم مرغ­های جنین­دار برای جداسازی اولیه آدنوویروس مناسب نیست و می­تواند در کیسه زرده و غشای کوریو آلانتوئیک ایجاد عفونت کند، بنابراین توصیه می­شود از آن به عنوان روش جایگزین در آزمایشگاه در صورت نبود محیط کشت سلولی استفاده شود.

تأیید آدنوویروس جدا شده می­تواند با استفاده از میکروسکوپ الکترونی انجام شود. ایمونوسیتوشیمی نیز می­تواند برای تشخیص آدنوویروس­ها در سلول­های آلوده با استفاده از آنتی سرم آدنوویروس رنگ آمیزی شده با ایمونوفلورسانس به کار برده شود. برای تشخیص سروتیپ آدنوویروس جدا شده می­توان از آزمون خنثی­سازی ویروس با استفاده از آنتی سرم­های استاندارد استفاده کرد. آزمون PCR که از اختلاف نوکلئوتید لوپ 1 در ژن هگزون برای تشخیص و تفریق ژنوتیپ­ها که با سروتیپ­ها نیز هم خوانی دارد، استفاده می­کند امروزه جایگزین روش­های دیگر تشخیص شده است.

PCR Real time و Nested PCR آزمون­های مفید و حساسی برای مقایسه سروتیپ های ویروس به شمار می­آیند. تشخیص DNA آدنوویروس در نمونه­های بافتی با استفاده از آزمون in situ hybridization گزارش شده است. طراحی پراب تأثیر زیادی در حساسیت و اختصاصیت دارد. اگر هیچ کدام از این تکنیک­های تشخیصی در دسترس نبودند، می­توان با رنگ آمیزی H&E در سلول­های آلوده مقاطع بافتی با دیدن گنجیدگی­های بازوفیلی داخل هسته به یک تشخیص غیر اختصاصی و وجود ویروس حاوی DNA پی برد.

سرولوژی

با آزمون دابل ایمونودیفیوژن می­توان آنتی بادی­های اختصاصی گروه را تشخیص داد. آزمون­های الایزا و ایمونوفلورسانس غیرمستقیم بسیار حساس­تر از آزمون دابل ایمونودیفیوژن می­باشد. اما نتایج بستگی به آنتی ژن استفاده شده در آزمایش دارد. الایزا برای تشخیص آنتی بادی­های اختصاصی گروه استفاده می­شود و یک آزمون ارزان و حساس است. به طور معمول از آزمون خنثی­سازی سرم برای تشخیص آنتی­بادی­های اختصاصی تیپ استفاده می­شود، اما می­توان از الایزا نیز به این منظور استفاده کرد، اگرچه وجود    سروتیپ­های مختلف ممکن است ایجاد اختلال کند. وجود آنتی­بادی­های هومورال نشان دهنده وضعیت ایمنی موضعی و مخاطی نیست.

سیستم آزمایشگاهی میزبان

بسیاری از سروتیپ­های آدنوویروس جوجه در سلول کلیه جوجه و سلول­های جنینی جوجه رشد    می­کنند. رده سلول­های کبدی جوجه می­تواند برای جداسازی و تکثیر FAdV استفاده شود. علاوه بر این، کشت بافت نای جوجه و فیبروبلاست­های جنین جوجه حساسیت کم­تری را نسبت به بقیه سلول­ها دارند. هم چنین رده سلولی فیبروبلاست­های بلدرچین (QT35) می­تواند نسبت به ویروس حاد FAdV-4 سازگار شود.

آوی آدنوویروس تا کنون از بوقلمون، غاز، اردک و کبوتر جدا شده است. گزارشات مختلفی مبنی بر حضور FAdV در گونه­های مختلف پرندگان مانند طوطی و پرندگان شکاری و وحشی وجود دارد. در صورت انجام آزمایش بر روی گونه­های مختلف با استفاده از سیستم­های سلولی هومولوگ، امکان شناسایی محدوده وسیعی از ویروس­ها وجود خواهد داشت. هم­چنین این احتمال وجود دارد که همه آوی آدنوویروس­هایی که در تخم­مرغ جنین­دار تکثیر می­یابند، در جوجه و بوقلمون جراحت ایجاد نکنند. تفاوت­های زیادی بین سویه­های مختلف FAdV در ایجاد جراحات و تلفات وجود دارد. کیسه زرده در مقایسه با کیسه آلانتوئیک حساسیت بیش­تری دارد و میزان بیش­تری از ویروس را نشان می­دهد. در بررسی دیگری کیسه آلانتوئیک حساسیت کم تری را نسبت به غشای کوریوآلانتوئیک نشان داد، که می تواند برای نشان دادن حساسیت جنین نسبت به FAdV-1 به کار برده می شود.

علایم و جراحات در جنین شامل مرگ و میر، عقب ماندن از رشد و هپاتیت، اسپلنومگالی، احتقان و خون ریزی سراسر بدن و تجمع اورات در کلیه­ها است. هپاتوسیت­ها معمولاً دارای گنجیدگی­های داخل هسته­ای بازوفیلیک و ائوزینوفیلیک می­باشند. هیچ ارتباطی بین مرگ و میر بالای جنین و علایم بالینی در جوجه­های یک روزه عاری از پاتوژن آلوده شده به ویروس وجود ندارد.

وضعیت بیماری IBH در دنیا

در کشور استرالیا دو سروتیپ FAdV-8b و FAdV11 باعث شیوع بیماری IBH می باشند و به عنوان عامل بیماری شناخته می شوند.

در کشور زلاندنو سروتیپ FAdV-8 به عنوان عامل بیماری IBH گزارش گردیده است.

در کشور کانادا در گله های گوشتی سروتیپ های FAdV-7 و FAdV-8a و FAdV-8b و FAdV-11 به عنوان سروتیپ های ایجاد کننده بیماری IBH از گله های مبتلا به بیماری جداسازی شده اند.

در کشور لهستان از گله های طیور مبتلا  سروتیپ های FAdV-1 و FAdV-8a در سال 2018 جداسازی گردید.

در کشور لبنان در سال 2017 سروتیپ FAdV-8b و FAdV-11 از گله های گوشتی جداسازی گردید.

در کشورهای کویت و عراق از سروتیپ FAdV-4 به عنوان عامل بیماری IBH ذکر گردیده است.

در کشور شیلی سروتیپ FAdV-4 به عنوان عامل بیماری IBH شناسایی شده است.

در کشور ژاپن سروتیپ اصلی ایجاد کننده بیماری IBH سروتیپ FAdV-2 بوده و بعد از آن سروتیپ FAdV-11 مسبب بیماری IBH می باشد.

در کشور چین بر اساس آخرین مطالعه انجام شده در سال 2016 سروتیپ های FAdV-4 ، FAdV-8 ، FAdV-8b و FAdV-11 به عنوان سروتیپ های مسبب بیماری IBH در این کشور شناخته شده اند.

در کشور کره جنوبی سروتیپ های FAdV-3، FAdV-4، FAdV-9، FAdV-11 به عنوان عامل بیماری IBH در این کشور شناسایی شده اند.

در کشور پاکستان عامل اصلی سندروم هیدروپریکاردیوم یا HS سروتیپ FAdV-4 گزارش گردیده است.

در کشور هندوستان در سال 2016 سروتیپ FAdV-2، FAdV-4، FAdV-8، FAdV-11 از

گله های گوشتی جداسازی گردیده است.

در سال 2019 وقوع بیماری IBH ناشی از سروتیپ FAdV-11 در گله های گوشتی کشور مراکش گزارش گردید.

در سال 2020 وقوع بیماری ناشی از سروتیپ های FAdV-8b و FAdV-11 در گله های گوشتی و   گله های مادر گوشتی در کشور ترکیه برای اولین بار گزارش گردید.

ردیابی مولکولی آدنوویروس­های پرندگان در گله­های ماکیان گوشتی مشکوک به گنجیدگی درون هسته ای (IBH) در ایران

در ارتباط با ردیابی مولکولی، شیوع آدنوویروس مرغی در ایران طی چند سال اخیر، مطالعاتی در برخی از استان­ها، از جمله : گلستان، خراسان رضوی، اصفهان، فارس، قم،مرکزی، کرمانشاه و خوزستان انجام گرفته است. مطالعه آلودگی آدنوویروس در استان قم توسط وفایی و حسینی در سال 1392 انجام شد و میزان آلودگی در این استان را 8/8 درصد گزارش کردند. در مطالعه­ی قربیانی در سال 2016، پس از انجام PCR بر روی 69 نمونه­ی کبد جمع آوری شده از استان اصفهان، میزان آلودگی به ویروس عامل IBH، 25/7 درصد گزارش گردید. بر اساس این گزارش ، رابطه ی معنی داری بین سن و میزان موارد مثبت و منفی مشاهده نشد و موارد مثبت به دست آمده در این مطالعه در سنین 10 تا 32 روزگی بوده است. تلفات بعد از این سن با وجود جراحت های بارز کبدی از نظر مولکولی منفی بودند. طبیب غفاری و همکاران در سال 2017 نیز نمونه های کبد اخذ شده از کشتارگاه صنعتی استان خوزستان را از نظر بیماری IBH مورد بررسی مولکولی قرار دادند و بیان داشتند که نبود نمونه ی مثبت در سنین کشتار این احتمال را ایجاد می کند که ممکن است در سنین پایین تر عفونت هایی از آدنوویروس ماکیان در این گله ها وجود داشته و بعد از مدتی به حالت نهفته تبدیل شده باشند. در خصوص این که چه مدت پس از چالش، ویروس در کبد ماکیان قابل تشخیص است مطالعه کامل و قابل استنادی در دسترس نمی­ باشد.

ناطقی و همکاران در سال 2014 در بررسی 60 نمونه­ی بافتی حاصل از مراجعات درمانگاهی میزان آلودگی آدنوویروس را در شمال شرق ایران 10 درصد (6 مورد، شامل 5 نمونه­ی مثبت از کبدهای مشکوک و 1 نمونه ی مثبت از ریه­های جمع آوری شده) گزارش نمودند.

در مطالعه­ی حسینی و همکاران در سال 2012، حضور آدنوویروس مرغی در همه­ی 20 نمونه­ی کبد بررسی شده تأیید گشت. نمونه­ها از 2 گله­ی گوشتی در سنین زیر 3 هفتگی، بدون هیچ گونه علائم بالینی و با تلفات 30-20 درصد گرفته شده بودند. از نظر جغرافیایی گله­های مذکور در دو منطقه­ی مختلف قرار داشتند. در بررسی­های کالبدگشایی، کبدها زرد و بزرگ شده بودند و نقاط خونریزی پتشی در سطح کبدها دیده شد. در گزارشی خداکرم و تفتی و همکاران، میزان شیوع IBH را در 20 درصد از یک گله­ی 20000 قطعه­ای مرغ گوشتی در استان فارس بررسی کردند و حضور ویروس را در این استان تأیید نمودند.

در پژوهش میاحی و همکاران در سال 1398 در استان قم و مرکزی از 20 گله مورد بررسی 9 گله در آزمایش PCR از نظر آدنوویروس مثبت بودند که بالاترین میزان آلودگی IBH نسبت به سایر مناطق ایران  می­باشد. جدایه­های بدست آمده در این مطالعه از گونه D سروتیپ 11 و از گونه E سروتیپ 8b بودند. این پژوهش، ردیابی مولکولی آدنوویروس و بررسی هیستوپاتولوژی جراحت­های کبدی جوجه­های گوشتی در موارد مشکوک به هپاتیت ویروسی دارای گنجیدگی در استان های مرکزی و قم بوده است.

در سال 2018 میاحی و همکاران وقوع بیماری IBH را در استان خوزستان در گله­های گوشتی که ناشی از سروتیپ FAdV-11 بوده گزارش کردند.

در سال 2018 اولین گزارش وقوع بیماری IBH در گله­های گوشتی استان گلستان توسط حسینی و همکاران گزارش گردید و عامل ایجاد کننده سروتیپ FAdV-8b اعلام گردید.

در سال 2019 قلیان چی، حسینی و همکاران شیوع بیماری IBH را در گله گوشتی کشور که ناشی از سروتیپ FAdV-11 بود را گزارش نمودند که این گزارش مبتنی بر آنالیز فیلوژنتیکی و خصوصیات ژنوم کامل بر مبنای سکانس ژنی ویروس انجام گردید.

دکتر باسامی و همکاران در سال 2013 سروتیپ های FAdV-2 و FAdV-11 را از گله­های گوشتی مبتلا به ضایعات کبدی و سندرم تنفسی جداسازی کردند.

در سال 2015 رحیمی و همکاران وقوع بیماری در یک گله گوشتی در استان کرمانشاه گزارش نمودند.

همچنین مرشد و همکاران در سال 2017، 24 جدایه آدنوویروس را از گله­های گوشتی و مادر گوشتی 7 استان مختلف کشور شناسایی و تعیین هویت نمودند که تمامی آنها نیز از گونه D سروتیپ 11 و یا از گونه E سروتیپ 8b بودند.همچنین بر اساس نمونه های ارسالی از ادارات کل دامپزشکی استان ها به مرکز ملی تشخیص،آزمایشگاه های مرجع و مطالعات کاربردی و بر مبنای آزمایشات انجام شده اکثر نمونه ها آلوده به سروتیپ های متعلق به گروه ژنوتیپی D,E  آدنوویروس مرغی بودند.

اقدامات مدیریتی

آوی آدنوویروس ها نسبت به غیرفعال شدن مقاوم می باشند، اما می­توان با کنترل شرایط محیطی و بهداشتی و غیرقابل نفوذ کردن سطوح و دیوارها به نفوذ هوا، آن­ها را حذف کرد. به دلیل انتقال از طریق تخم مرغ FAdV باید اقدامات مناسب برای جلوگیری از انتقال عمودی در گله­های مادر را از سنین ابتدایی آغاز کرد. اگرچه تجربه در گله­های عاری از پاتوژن اختصاصی نشان می­دهد که انتقال افقی نیز به عنوان یک مشکل اساسی است و عاری نگه داشتن جوجه­های عاری از پاتوژن اختصاصی از FAdV کار سختی است. به دلیل این که عفونت­های ناشی از بیماری بورس عفونی و کم خونی جوجه به عنوان عاملی برای افزایش عفونت FAdV محسوب می­شود، بنابراین کنترل این بیماری­ها نیز در کنترل ویروس بسیار مهم است.

حساسیت نسبت به عوامل فیزیکی و شیمیایی

تمامی آدنوویروس­های پرندگان که تا به حال مطالعه شده­اند، خصوصیات معمول آدنوویروس­ها را نشان می­دهند. آدنوویروس­ها به حلال های چربی مانند اتر و کلروفرم، سدیم دی اکسی کلات، تریپسن، فنل 2 درصد و الکل 50 درصد مقاوم هستند. آن­ها به تغییرات PH بین 3 تا 9 مقاوم هستند اما در فرمالدئیدها 1000:1 غیرفعال می­شوند. این ویروس در برابر مهار کننده­های DNA مثل IUdR و BUdR مهار می­شود؛ اگرچه این موضوع پذیرفته شده است که به صورت معمول آدنوویروس­ها در محلول مایع به مدت 30 دقیقه و در دمای 56 درجه سانتی گراد غیرفعال می­شود و مقاومت به گرما در حضور یون­های دو ظرفیتی کاهش می­یابد. FAdV خواص متنوعی دارد و برخی نسبت به حرارت بسیار مقاوم است؛ به صورتی که برخی از سویه­های آن دمای 60 تا 70 درجه سانتی گراد را به مدت 30 دقیقه تحمل می­کند. میزان عفونت زایی یک سویه از ویروس FAdV-1 در حرارت 56 درجه سانتی گراد بعد از 180 دقیقه کاهش پیدا می­کند، اما یک سویه دیگر 18 ساعت در 56 درجه سانتی گراد زنده می­ماند، در حالی که این تفاوت در مقاومت در برابر حرارت به دلیل تفاوت در روش آزمایشگاهی نیست.

ایمنی

آوی آدنوویروس ها دارای آنتی ژن های اختصاصی گروه متفاوت از Siadenovirusو Atadenovirusمی باشند. تولید آنتی بادی های خنثی کننده به دنبال عفونت اتفاق می افتد و آنتی بادی ها یک هفته بعد از عفونت قابل تشخیص می باشند. بیش ترین تیتر آنتی بادی 3 هفته بعد مشاهده می شود.

پرنده به عفونت مجدد، 45 روز بعد از درگیری اولیه مقاوم، ولی علی­رغم وجود آنتی بادی­های خنثی کننده و ترسیب دهنده، به عفونت مجدد، 8 هفته بعد از عفونت اولیه، حساس است. بیش ترین میزان دفع ویروس توسط پرنده در سن 5/2، 5/4 و 5/7 ماه است که مطابق با نظریه حضور ایمنی موضعی تا 8 هفتگی است. بنابراین مقاومت در برابر درگیری می­تواند هم به مدت کم با ایمنی موضعی و هم به صورت اصلی توسط آنتی بادی­های موجود در گردش خون که از نفوذ ویروس به اندام­های داخلی جلوگیری می­کند صورت گیرد. ارتباط ظاهری موجود بین آنتی بادی­های گردش خون و توقف دفع ویروس به احتمال زیاد به دلیل گسترش هم زمان هر دو ایمنی موضعی، که زودگذر است، و ایمنی هومورال که ماندگارتر است صورت می­گیرد.

واکسیناسیون

به دلیل احتمال نقش بعضی از ژنوتیپ ها در ایجاد عفونت اولیه، واکسیناسیون اولیه باید بر مبنای آن ها انجام گیرد. با در نظر داشتن انتقال عمودی آدنوویروس­ها، باید واکسیناسیون با هدف رسیدن به یک میزان تیتر آنتی بادی در گله­های مادر باشد تا برای نتاج محافظت کننده باشد.

واکسیناسیون گله­های اجداد با واکسن کشته حاوی سویه­های FAdV-D و FAdV-E در هفته 10 و 17 می­تواند از نتایج به صورت کامل محافظت کند. بر اساس گزارشی از استرالیا واکسیناسیون گله مادر با واکسن سویه­ی FAdV-8b، می تواند از نتاج محافظت کند.

مدت کوتاهی بعد از اولین گزارش سندرم هیدروپری کاردیوم، واکسن حاوی بافت کبد همگن    جوجه­های مبتلا به صورت تجربی در پاکستان برای کنترل سندرم هیدروپری کاردیوم با موفقیت استفاده شد. واکسن­های تهیه شده بر پایه کشت بافت و تخم مرغ جنین­دار بعدها به کار برده شد.

به دلیل اینکه مدارکی مبنی بر انتقال IBH از طریق مادر به نتاج در سیستم زنجیره­ای وجود دارد، بنابراین کنترل ویروس IBH را باید از گله­های مادر از سنین ابتدایی آغاز کرد. با در نظر گرفتن انتقال عمودی ایمنی، باید واکسیناسیون جهت رسیدن به سطح تیتر آنتی بادی در گله­های مادر به صورتی انجام شود که تیتر انتقالی به نتاج در آن­ها محافظت کننده باشد.

مشاهده شده است که آنتی بادی­های مادری که به واسطه دو بار واکسیناسیون مولدین با واکسن کشته شده ایجاد گردیده بود توانست از مرغ­های گوشتی در مقابل عفونت IBH محافظت کند.

شایان ذکر است که اپتیموم آنتی ژن در واکسنهای روغنی ساخته شده بین 105.5-107 TCID50 بررسی هر دز از واکسن بایستی در نظر گرفته شود.

تحقیقات نشان داده است که سروتیپ FAdV-8a پاتوژنیسته کمتری در مقایسه با FAdV-8b و FAdv11 دارد. همچنین بین این دو سروتیپ محافظت متقاطع وجود ندارد ولی سروتیپ FAdV-8a محافظت متقاطع با سروتیپ­های FAdV-8b و FAdV-11 دارد.

واکسن دوگانه کشته حاوی سروتیپ های FAdV-4، FAdV-8b برای جلوگیری از بروز بیماری IBH در نتاج در گله های مادر گوشتی در کشورهای آمریکای جنوبی و زلاندنو مورد استفاده قرار می گیرد.

واکسناسیون با این واکسن بطور معمول در 8 و 12 هفتگی انجام می شود و بایستی بین تزریق واکسن حداقل چهار هفته فاصله باشد.

با توجه به تحقیقاتی که در کشور کره جنوبی انجام گرفته نشان داده شده است که واکسن کشته حاوی سروتیپ FAdV-4 بطور کامل گله های مادر گوشتی و نتاج حاصله را در مقابل سروتیپ FAdV-8a، FAdV-11 محافظت می کند. همچنین واکسن کشته حاوی سروتیپ FAdV-4 به طور قابل ملاحظه ای در برابر سروتیپ های FAdV-4، FAdV-8b محافظت ایجاد می نماید که این موضوع با انجام آزمایش چالنج نیز به اثبات رسیده است.

بعضی از کشورهایی که در حال حاضر واکسن IBH را مورد استفاده قرار می دهند عبارتند از : اسپانیا، استرالیا، زلاندنو، چین، مالزی، کره جنوبی، تایلند، بنگلادش، هند، پاکستان، مصر، اندونزی، کشورهای آمریکای جنوبی از جمله مکزیک، پرو، اکوآدور و شیلی.

 نتیجه گیری

با تأیید حضور ویروس عامل IBH در استان های مختلف کشور و خسارات حاصله به صنعت طیور کشور و انتقال عمودی بیماری باید برنامه پیشگیری و کنترل بیماری در سطح فارم های مادرگوشتی و جوجه گوشتی با استفاده از روش واکسیناسیون در فارم های مادرگوشتی با استفاده از واکسنهای کشته انجام گیرد تا ضمن پیشگیری از بیماری در گله مادر با انتقال آنتی بادی به نتاج حاصله جوجه های گوشتی تا سن حدود 42 روزگی نسبت به بیماری مقاوم باشند. شایان ذکر است که واکسن های مورد استفاده حداقل بایستی دارای دو سروتیپ FAdV-8 و FAdV-11 باشند.لذا استفاده از واکسن مذکور در دستور کار دفتر بهداشت و مدیریت بیماری های طیور،زنبورعسل و کرم ابریشم قرار دارد.

 

  • گروه خبری: اخبار داخلی,دفتر بهداشت و مديريت بيماري\u200Cهاي طيور
  • کد خبر : 255967
کلمات کلیدی

نظرات

Comments Counts : 0

Leave a Comments

لینک کوتاه